بازی شیرزاد بزرگ

  

 

 ۱-وقتی کیامهر گفت واسه شیرزاد عزیز بازی راه انداخته 

بدون اینکه فکر کنم این کار درسته یا نه صدام رو ضبط کردم 

واسه اینکه دلم پر بود و یه عالمه حرف تو گلوم بود 

میخواستم به خود خود شیرزاد بگم بی واسطه  

نگران بودم که این صداها مریم بانو رو اذیت کنه 

حسم رو وقتی که بازی رو کنسل کرد نمیتونم وصف کنم 

چون با حرف زدنم خودم رو خالی کرده بودم ولی 

حس میکردم صدام به شیرزاد نرسیده 

وقتی کامنت مریم بانو رو خوندم خیالم راحت شد 

مگه نه اینکه وقتی مصیبتی میبینیم تو مراسم ذکر مصیبت میگیم 

مگه نه اینکه این ذکر مصیبت اشکمون رو درمیاره؟ 

مگه نه اینکه بعدش سبک تر میشیم 

پس حتما این صداها هم میتونه سبکتر کنه همه مون رو 

البته این مصیبت بزرگتر از اونِ که با این چیزا سبک بشه 

ولی همینکه مریم بانو ببینه شیرزادش چقدر عزیزه واسه همه و 

بدونه که در به دوش کشیدن این غم تنها نیست  حتما خوبه 

فکر میکنم واسه شرکت تو بازی صوتی شیرزاد نباید تامل کرد 

کی میتونه دعوت شیرزاد عزیز رو رد کنه؟ 

 

  

 

 

 

۲-نمیدونم چرا ما آدما درس نمیگیریم 

ببخشید جمع میبندم 

بیشتر منظورم خودم هستم ولی عادت کردم فعل جمع استفاده کنم 

همیشه غافلگیر میشیم 

همیشه میگیم کاش ۱ بار دیگه فرصت داشتیم 

واسمون عادت شده که فقط تاسف بخوریم 

 

وقتی شیرزاد عزیز رفت تاسف خوردم که چرا بیشتر باهاش نبودم 

چرا بیشتر قدرش رو ندونستم 

چرا بیشتر بهش زنگ نزدم 

و...  

 شاید کسانی رو درحالیکه میانه مون شکرآب بوده از دست دادیم 

حالا یا حق با ما بوده یا نبوده 

وقتی با یکی قهریم به این فکر میکنیم که شاید فردا دیر باشه واسه آشتی؟ 

اصلا شاید چنددقیقه دیگه هم دیر باشه 

مگه اینجوری نیست که وفتی دوستی رو از دست بدیم و باهاش قهر باشیم 

میخوایم تا آخر عمر افسوس بخوریم؟ 

  

شاید فکر کنید وقتی مقصر نباشیم زیاد مهم نیست 

ولی اینجوری نیست 

اونوقتم هزارتا فکر و خیال میاد سراغمون که چرا من کوتاه نیومدم 

مگه چی میشد من پا پیش میزاشتم؟ 

 

فدر فرصت ها رو بدونیم 

اجازه ندیم خودخواهی و غرور مایه تاسفمون بشه 

کاش همیشه مهربون بودیم مثل وقتی که عزیزی رو از دست میدیم  

 

به خودم قول دادم بیشتر قدر دوستی ها رو بدونم 

 

ارزش دوستی بالاتر از غروره

 

 

نظرات 29 + ارسال نظر
شازده کوچولو دوشنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 01:28 ق.ظ http://www.shazdehkocholo.blogfa.com

کوروش جان
کاملا باهات موافقم
باور کن توی این چند روز بیشتر به این قضیه فکر می کنم که باید قدر دوستیهامون و بدونیم
حالا چه فرقی داره این دئستی مجازیه یا تو دنیای واقعی؟
مهم اینه هممون توی صفحه مجازی فکر و روح و احساس و اعتقادات هم هم در ارتباطیم و حتما چیز مشترکی وجود داره که اینطور آدما رو از پشت صفحه مانیتور بی اینکه همو ببینن به هم پیوند می زنه.
دلم می خواد دیگه برای اینکه به کسی بگم دوسش دارم وقت تلف نکنم واقعا شاید یک ساعت بعد من نباشم و دوستانم هیچ وقت ندونن که چقدر دوستشون داشتم
آرزو می کنم همتون سالهای سال با عزت و سبلندی در کنار خونواده هاتون زندگی کنید.
همتون و بی نهایت دوست دارم.
و مرسی کوروش جان برای پست قشنگی که نوشتی.

ژاکلین دوشنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 01:35 ق.ظ http://17pm.blogfa.com

ممنون به خاطر این تلنگرت......

می خوام بدون تاسف زندگی کنم...
صدامو می فرستم تا مریم بدونه در این همه تنها نیس به خدا...

میلاد دوشنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 01:45 ق.ظ

الحق که هم طناز خوبی هستی هم روشن کننده خوبی

خیلی خیلی مخلصیم اقا کوروش

خدیجه زائر دوشنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 07:03 ق.ظ http://480209.persianblog.ir

تلنگر بجا و قشنگی بود. کاش یادمون بمونه..........

فرشته دوشنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 09:45 ق.ظ http://surusha.blogfa.com

با اینکه زیاد نمیشناختمش...اما مرگش برام یه تلنگر همراه بود...یه تلنگر بزرگ...

دلارام دوشنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 09:59 ق.ظ

کسی هرگز نمیداند چه سازی میزندفردا....چه میدانی تو از امروز، چه میدانم من از فردا...همین یک لحظه را دریاب که فردا میشویم تنهای تنها ...
واقعا ارزش دوستی بالاتر از غروره.

م . ح . م . د دوشنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 10:35 ق.ظ http://baghema.blogsky.com/

اینجور موقع ها که میشه به قول شما باید قدر این دور هم بودن هارو تجربه کنیم ...

واقعیته ، هرچند تلخ ... اما یروز دیگه این دور هم بودن ها نیست ...

م . ح . م . د دوشنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 10:36 ق.ظ http://baghema.blogsky.com/

منظورم از جمله ی بالا این بود که قدر این دور هم بودن هارو بدونیم ! نه تجربه کنیم

فرناز دوشنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 11:31 ق.ظ http://www.zolaleen.persianblog.ir

ما آدم نمیشیم..واقعا اینی که ما هستیم چیه؟

مهدی پژوم دوشنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 11:57 ق.ظ http://mahdipejom.blogsky.com

سلام نازنین...
به این درس و درس های دیگری که باید گرفت اندیشیده ام و گاهی هر چند کم شاید عمل کرده ام. خوب که از این درس ها هم نوشته ای...
افسوس که گاهی این درس ها به قیمتی گزاف تمام می شود برای مان و چه دیر...

ترنج دوشنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 12:49 ب.ظ http://toranj62.persianblog.ir/

هیچ کس از چیزی خبر نداره نه از فردای خودش نه از امروزش اینکه میگن قدر همدیگرو بدونیم واقعیته اینکه بادیگرون بیشتر باشین واقعیته اما نمیدونم چرا خود من حداقل درس نمیگرم همش منتظر فرصتهای بهترم .....
وقتی بازی کیا را دیدم میدونی ی جوری بود برای خودش ننوشتم شایدم بنویسم نمیدونم اما فکر کردم ی جوری انگار احضار روح کرده ی جوری خبر داره وقتی نوشت خود شیرزاد هم هست ازون اطمینان توی کلامش ی جوری شدم دل منم خواست با تموم اون کسانی که نیستن حرف بزنم صحبت کنم و صداشونو بشنوم ...ولی نتونستم حرفی نداشتم جز حسرت نبودشان شیرزادو خونده بودم اما هیچ وقت نتونستم کامنتی بزارم که اونم از ایراد وبلاگش بود و این حسرتی بود که چرا نتونستم زودتر زودتر کامنتی بزارم در خور نوشته هاش

خاطرات یک زن ذلیل دوشنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 02:08 ب.ظ http://1zanzalil.persianblog.ir

آفرین...غرور همه چیز رو کدر میکنه و تلخ

کیانا دوشنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 03:00 ب.ظ http://www.semi-burntgeneration.blogsky.com

هیچی نمیتونم بگم...

تلاش دوشنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 03:32 ب.ظ http://hadafbozorgman.blogsky.com

امیدوارم زودتر بهتر بشید و خداوند هم دوستتون رو بیامرزه چون معلومه خیلی آدم خوبی بوده که اینقدر طرفدار داره..
من وبتون رو هر روز می خونم ولی نمی دونم چی باید بگم..
راستی من جابه جا شدم...
http://hadafbozorgman.blogsky.com

سپیده دوشنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 07:09 ب.ظ http://1394a.persianblog.ir

آره واقعا ارزش دوستی ازغرور بیشتره....
به نظر من همه ی اتفاقات خوب و بد زندگی یه نکته ی مهم دارن یه درس هستن...وچقد شما خوب تونستی این درس روبگیری هرچند هزینه اش خیلی زیاد بود...
مرسی کورش خان بابت این یادآوری....امیدوارم هیچ وقت هیچ فرصتی رو از دست ندی...

کرگدن دوشنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 09:56 ب.ظ

کوروش عزیزم
حق با شماس نازنین
باید واسه دل مریم عزیز هم که شده بچچه ها بیان وسط ...

هاله بانو دوشنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 10:26 ب.ظ http://halehsadeghi.persianblog.ir/

سلام جناب تمدن
خوب هستید؟
این روزها هر جا می ری سکوت غریبی وجود داره ...

دختر ایرونی دوشنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 11:22 ب.ظ http://iranian-girl22.blogfa.com

کاش همه اینو بدونیم!!!

وانیا دوشنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 11:29 ب.ظ

بازی کردم

ملکه نیمه شرقی سه‌شنبه 20 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 12:02 ق.ظ http://man-unique.blogfa.com

من وقتی آخرش رو خوندم رفتم تا جایی که میتونستم بهش عمل کردم! ممنون برای یادآوریش!
۶۵۶۹۸

ساقی سه‌شنبه 20 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 12:19 ب.ظ

سلام
من همین نوشته های شما دوستان رو میخونم نمیتونم جلوی اشکهامو بگیرم و واقعا دلش رو ندارم به صداهاتون گوش کنم.
امیدوارم این حرفها و صداهاتون برای دل مریم عزیز مرهمی باشه و کمی ارومش کنه.همینطور شما دوستانش رو.
روحش شاد.

کاملا باهاتون موافقم.ولی ادمیزاد زود فراموش میکنه!
کاش این حرفها یادمون بمونه.

منجوق سه‌شنبه 20 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 02:20 ب.ظ http://manjoogh.blogfa.com/

کوروش جان امیدوارم خدا به شما و بقیه که بیشتر با شیرزاد بودین صبر بده و تحملش رو براتون اسونتر بکنه

سوگل سه‌شنبه 20 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 02:53 ب.ظ http://sogooool.persianblog.ir/

سلام
واقعا متاسفم
خدا رحمتشون کنه

با اینکه نمیشناختمشون ولی با دیدن عکسشون که خیلی جوون بودن واقعا متاثر شدم و از تعریفای دوستانشون فهمیدم که دوست خوب و کم نظیری بودن تو دنیای مجازی و حقیقی

از خدا میخوام به خانومشون و دوستان مهربونشون صبر بده

روحشون قرین شادی و ارامش

گل گل گل

تلاش چهارشنبه 21 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 11:44 ق.ظ http://hadafbozorgman.blogfa.com/

سلام یه سوال داشتم..
شما چه کدی اضافه کردید برای اینکه لینک های مشاهده شدتون رو می یاره بالا و نشون می ده؟
بر اساس ترتیب؟


تیراژه (مهرداد) چهارشنبه 21 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 04:11 ب.ظ http://www.teerajeh.persianblog.ir

سلام

بله راست میگی... دنیا ارزش کدورت نداره


ممنوا از بابت تسلیت..

سحر چهارشنبه 21 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 04:19 ب.ظ http://acnc.mihanblog.com/

سلام ...برای دومین بار واقعا متاثر شدم ..

سحر چهارشنبه 21 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 04:23 ب.ظ http://acnc.mihanblog.com/

ولی وایسا ...!
ارزش دوستی ..؟
ببینم تو خجال نمیکشی این همه مدت حتی زیر کامنتمو جواب ندادی ؟ نه ..! تو خجالت نمی کشی ؟

کوآلا چهارشنبه 21 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 06:45 ب.ظ http://www.kouala.blogsky.com

سپیده چهارشنبه 21 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 07:16 ب.ظ http://setaresepideashk.persianblog.ir

درسته حق مطلب رو بخوبی ادا کردی

برای مریم عزیز از خدا صبر میخوام و آرامش

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد