فرشته کوچولو!!!!!!

 

  

 درود بر کسانی که مرگشون هم خاصه

 

پیش نوشت:از همه دوستان عذر میخوام که بخاطر درگیری کاری کامنت ها بی جواب میمونن. 

به همین دلیل فوق الذکر(به محل دلیل توجه شود تا اشتباه نرید)با اینکه میخونمتون ولی کمتر تونستم کامنت بزارم. 

این پست هم چند وقتی بود نوشته بودم ولی دکمه انتشارمون(انتشارشون)خراب بود مونده بود رو دستمون امروز با زور فرستادمش.

  

شنبه صبح داشتم میرفتم(چند هفته پیش).اینکه کجا میرفتم بماند 

من که قرار نیست همه اسرارم رو اینجا توضیح بدم  

در حین رانندگی با همراهمان که ایندفعه آنتن داده بود صحبت میکردیم 

(قبض رو بزار تو جیبت من رو از جریمه نترسون.به اصطلاح میگن.....) 

یه دفعه یه بچه با کیف مدرسه در دست٬دست تکون داد 

مسیری که میرفتم خارج شهر بود و رفت و آمد کم 

اول اهمیتی ندادم و رد شدم بعد انگار یه صدایی بهم گفت:  

 

 

 

 

  

کوووووورش اگه نگه نداری و این بچه رو سوار نکنی میری زیر تریلی 

(هرگونه وابستگی سببی و نصبی این صدا رو به هموطنان غیور قزوینی رد میکنم)  

همون ندا گفت شاید پولی تو کیف بچه باشه 

من همیشه وقتی از خونه میام بیرون درست و حسابی اطراف رو نگاه میکنم 

منتظرم تا یه روزی گوشه خیابونی یه گونی پر پول پیدا کنم 

شماهم احیانا اگه روزی پولی پیدا کردید مال منه بیارید تحویل بدید و  

از دعای خیر من بهره مند شوید.باشد که سعادتمند شوید

به هرحال وایستادم و دنده عقب گرفتم 

پسر بچه که سر و وضع مرتبی هم نداشت با خنده سوار شد  

یه کیف کهنه هم دستش بود 

فکر کردم خدا این بچه رو فرستاده ٬حتما تو کیفش هم پر پوله نه پر از ربع سکه شایدم دلار و پوند

اونموقع هنوز ربع سکه تو بانکها توزیع نمیشد و قیمتش از دیوار بالا میرفت

گفتم کجا پیاده میشی؟ 

 گفت:سر چهارراه پنجم

همچین که نشست با صدای بسیار مظلومانه ای گفت: 

عمو من قبلا سوار ماشینت نشده بودم؟گفت آخه چند روز پیش سوار ماشینی شدم که شبیه ماشین شما بود.آقاهه گفت برام ۲ تا کتاب گاج میاره 

منکه نمیدونم این گاج یا همون کاج چیه ولی چون به نفعم نبود گفتم من نبودم 

هنوز منتظر بودم کیف رو بده بهم و یه دفعه غیب بشه 

بهش گفتم اینجا چکار میکنی عمو؟(تو دلم گفتم:اینجا چه غلطی میکنی یا میخوری؟) 

گفت عمو امروز نرفتم کلاس٬رفته بودم سر خاک بابام بعدش هم رفتم پیش دوستم  درس بخونم 

بابام کارگر ساختمون بود پارسال با همکارش تو طبقه پانزدهم برج  روی داربست بودن که 

پرت شدن پایین و به قطعات مساوی تقسیم شدن 

چون با هم قاطی شده بودن نشد پیوندشون بزنن و من تنها شدم 

باید ۵۰۰۰ تومن بدم کتاب گاج بگیرم 

بابابزرگم خیلی بده  

هر روز اونقدر من رو میکشه تا بمیرم 

باید ۵۰۰۰ تومن بدم کتاب گاج بگیرم 

اونقدر بده که من رو مجبور میکنه ساعت ۱۰ صبح بیدار شم برم نون بخرم  

باید ۵۰۰۰ تومن بدم کتاب گاج بگیرم 

تو همین حین زیپش رو باز کرد(زیپ کیف) 

گفتم حتما میخواد سکه ها رو بده 

دو تا کتاب از توش درآورد و گفت این کتابهای گاج رو یکی براش خریده 

باید ۵۰۰۰ تومن بدم کتاب گاج بگیرم 

ولی چیزی که من دیدم کتاب گاج نبود 

من هم مثل آمهای گنگ فقط جلو رو نگاه میکردم 

یه نگاه عاقل اندر سفیهی کرد و گفت پیاده میشم 

آخه عمو اینجاکه چهارراه دومه 

باشه همینجا پیاده میشم 

با نیش ترمز من سریع پرید پایین در حالیکه داشت زیر لب غر میزد شایدم فحش میداد

تو آینه دیدمش که داشت واسه ماشینهای دیگه دست تکون میداد 

یعنی فرشته کوچولوی من ربع سکه ها رو میخواست به کس دیگه ای بده؟؟؟؟!!!!  

 

فرشته کوچولو من رو با یه عالمه سوال تنها گذاشت... 

 

 

 

نظرات 56 + ارسال نظر
ویروس وانیا سه‌شنبه 17 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 04:56 ب.ظ

اوووووووووووول

وانیا سه‌شنبه 17 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 04:59 ب.ظ

سلام دیدی از من قبراق تره؟
کوروش آخه تو به اون خباثت وایسادی بچه رو سوار کردی تو دیگه کی هستی دست شیطونو بستی...
کوروش شد یه کاری رو بدونه چشمداشت انجام بدی 5000تومن بجا یه کیف سکه و دلار؟ نچای دایی؟

ویروس وانیا و خوده وانیا سه‌شنبه 17 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 04:59 ب.ظ

بذار سوم بشم بعد میریم

بهار مامان امیر سه‌شنبه 17 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 05:38 ب.ظ http://oribad.blogfa.com

سلام..
اینهم شیوه جدید گدایی یا تکدی گری یا هرچیز دیگه که میشه اسمشو گذاشت.. درسشونم خوب بلدن...
آدم میمونه کمک کنه یا بگذره...

جزیره سه‌شنبه 17 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 05:52 ب.ظ

موندم چی بگم.
موندم بگم عجب ادم خبیثی بوده بعد گفتم:اخه بچه به اون سن و سال خباثتو از کجا یاد گرفته؟؟؟؟
نمیدونم.فقط میدونم اصلا حس خوبی بم دست نداد با خوندن این پست
نمیدونم یقه ی کیو ادم باید بگیره به خاطر این همه.....
بی خیال بابا


راستی سلام

عاطفه سه‌شنبه 17 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 06:50 ب.ظ

مامانگار سه‌شنبه 17 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 06:54 ب.ظ

...ببین این آموزش پرورش ما چی شده که حالا باید بخاطر کتابهای گاج و ماج و اینها بچه ها گدایی کنن !!
...خب وقتی یه خانواده کم درآمد مجبوربشه که این پولهارو بده برای فوق برنامه معلمی که میخواد کم کاریاشو با گاج و اینها جبران کنه !..این شگردها و راههای چین و ماچین کشف و خلق میشه !...ماایرونی ها هم که خدای خلاقیت در این فقره جاتیم !!..
...فقط میدونم که زمانهای ما نه گاج بود و نه راج و آج...همین کتابهای فکسنی رو به چشم می کشیدیم و دیپلم میگرفتیم ودانشگاه هم میرفتیم و.......

مامانگار سه‌شنبه 17 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 06:56 ب.ظ

...در ضمن قلم طنزتان خییییلی قشنگ بود..وما بسی خندیدیم...ممنون...

فاطمه (شمیم یار سه‌شنبه 17 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 07:02 ب.ظ

سلامم کوروش خان
خوبی؟
میدونم این جور موارد دلایل زیادی داره و نمیشه بقه فرد خاصی رو گرفت...
ولی مسلماااا همیشه دلایل پررنگ تری وجود داره..
همیشه دلم می گیره این جور چبزا رو می بینم..
خیلی از این بچه ها آموزش می بینن تا در قالب های مختلف حتی فرشته کوچولو هزیته اعتیاد والدینشون رو جور کنند..
راستی من دیشب یه کیسه پول پیدا کردم خوب آدرسش نداشتم والا فرستاده بودم هااااا

[ بدون نام ] سه‌شنبه 17 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 07:06 ب.ظ

میگم یه سوال:
"درود بر کسانی که مرگشون هم خاصه" چه ربطی به پستت داشت؟

جزیره سه‌شنبه 17 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 07:07 ب.ظ

اااااااااااااااااااا اون بالایی من میباشیم

abtin سه‌شنبه 17 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 07:46 ب.ظ http://www.bia2link.rozblog.com

salam aziz weblog jazabi dari
mamnoon misham age be weblog manam sar bezani va nazareto dar morede posti ke ersal kardam begi

http://www.bia2click.rozblog.com/post/1

rasti mitoonim az in tarigh tabadol linke 3tarafe dashte bashin
http://www.bia2link.rozblog.com

نسیمه سه‌شنبه 17 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 07:53 ب.ظ

خوشم می یاد با همه چیز شوخی داری حتی با مردن آدما؛ به قطعات مساوی تقسیم شدند؛ ...گدایی می کرده به روش مدرن

نسیمه سه‌شنبه 17 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 07:55 ب.ظ

من لینکت می کنم کوروش خان

نسیمه سه‌شنبه 17 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 07:56 ب.ظ http://nasimehsamani.blogfa.com

لینکیدمتون

هاله بانو به الهام سه‌شنبه 17 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 07:56 ب.ظ http://halehsadeghi.persianblog.ir/

الان من واقعا کم آوردم
یعنی نمی دونم چه بلایی سر زبون درازم اومده که چیزی ندارم بگم ....

هاله بانو به الهام سه‌شنبه 17 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 07:58 ب.ظ http://halehsadeghi.persianblog.ir/

در ضمن عنوان برای امروز عالی بود .... بسیار زیرکانه ...

هاله بانو سه‌شنبه 17 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 08:00 ب.ظ http://halehsadeghi.persianblog.ir/

ای وای جناب تمدن چرا اسم من این جوری اومده الان
بیچاره الهام هنوز نیومده

بهنام سه‌شنبه 17 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 08:52 ب.ظ http://www.delnevesht2011.bogfa.com

دروووووووووووووود بر کسانی که مرگشون هم خاصه...

داداش تو قزوینی بودن پسره رو تکذیب کردی ولی شواهد و قرائن(باز کردن زیپ) یه چیز دیگه رو نشون میده ها... مطمئنی قزوینی نبود؟! نگرانتم! هرکسی رو سوار نکن بابا...

هاله بانو سه‌شنبه 17 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 09:14 ب.ظ http://halehsadeghi.persianblog.ir/

بهنام پسر خوبی باش
اومدم بگم
مبارکه
آخه از کامنت قبلی جا مونده بود

ما(ریحانه) سه‌شنبه 17 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 09:16 ب.ظ http://ghahvespreso.persianblog.ir

شیوه جالبی برای گدایی بود یادم باشه..
از این به بعد میشینم تو تاکسی همین پروژه رو پیاده کنم پولدار میشیم ها.
ولی خنگی هم یه جاهایی به درد میخوره ها.. اگه دور از جون شما میفهمیدید که اون ۵۰۰۰ تومن پول میخواد نه تنها از اون کیف پولی به دست نمی آوردید بلکه یه پولی هم از دست می دادید..
البته منظورم این نیست که شما خدای نکرده روم به دیفال خنگی هااا.. نه ه ه ه !!!!

شازده کوچولو سه‌شنبه 17 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 09:51 ب.ظ http://www.shazdehkocholo.blogfa.com

؛گااااااااااااج گروه آموزشی جوکـــــــــــــــــــاااار،
خب براش می خریدی کوروش تو که خسیس نبودی؟


دور از شوخی این آدمارو سوار ماشینت نکن توروخدا معلوم نیست چه کارایی از دستشون بر می آد.

الهام سه‌شنبه 17 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 10:06 ب.ظ http://sampad82.blogfa.com

سلام...
میگم کوروش خان ندا کیه؟ هلیاااا بااانوووو!
الان چی شد؟ این جمله رو هی تکرار میکرد؟: باید ۵۰۰۰ تومن بدم کتاب گاج بگیرم

اون اون چیزی که شما دیدی چی بود اگه گاج نبود؟

فرشته سه‌شنبه 17 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 10:11 ب.ظ http://surusha.blogfa.com

الان چه جوری شب خوابت میبره؟ هان؟

۵۰۰۰ تومان میدادی بچه گاج بخره چی میشد؟

نه واقعا میخوام بدونم...

لژیونلا سه‌شنبه 17 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 10:30 ب.ظ

شما نیتت خیر باشه پول خودش میدونه از کجا بیاد تو جیبتون.

کیامهر سه‌شنبه 17 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 11:30 ب.ظ

جیبتو نزد خدا رو شکر

الهه چهارشنبه 18 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 12:05 ق.ظ http://khooneyedel.blogsky.com/

سلام
من دردم اومد...نتونستم بخندم حتی....

دختر ایرونی چهارشنبه 18 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 12:48 ق.ظ http://iranian-girl22.blogfa.com

تو به چی فکر میکردی اون به چی فکر میکرد؟
این انتظارات قلبی ما آدما که خیلی وقتا توان بیانشونو نداریم هم خودش یه جور مشکله!
یا باید مثل این فرشته کوچولو غیر مستقیم ابرازش کنیم یا مثل تو بشه واسمون یه رویا و فقط با حسرتش زندگی کنیم!!!
البته منظورم کلی بود دقیقا تو رو مثال نزدم

آوا چهارشنبه 18 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 03:42 ق.ظ

عجب!!!!!!چه گاج بامسمایی
داشت این فرشته ءکوچولو
آدرسش را بدهیدبرای
مانیزخوب است برویم
شاگردی شایدروزی
به درد مان خورد!
یاحق...

سارا چهارشنبه 18 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 08:04 ق.ظ http://www.semi-elf.blogsky.com

قلم طنزش خیلی قشنگ بود ولی تهش تلخ بود مث ته خیار

رها بانو چهارشنبه 18 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 01:31 ب.ظ http://rahabanoo.blogsky.com/

دلم سوخت ...
عمو ... کتاب گاج ... 5000 هزار تومان ... بابا ... رژه میرن این کلمه ها رو مغزم ...همهء بچه ها فرشته ان ... ولی حیف که فرشته موندن غیر ممکنه توی این وانفسا ...

گندم چهارشنبه 18 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 01:42 ب.ظ http://gandomak.blogsky.com/

سلام
والا من خیلی سردرنیاوردم

نیما چهارشنبه 18 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 02:09 ب.ظ

خفتت نکرد دادا !؟

پونه چهارشنبه 18 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 02:31 ب.ظ http://jojo-bijor.mihanblog.com

سلام
میبینی کورش خان همه رو برق میگیره تو رو موج الکتریسیته ساکن!!!!
همه پول پیدا میکنند تو .....
خلاصه اینکه مراقب خودتون باشید اینقدر دلسوز نباشید!!!(آیکون خودم میدونم دلسوز نیستی)

رهگذر چهارشنبه 18 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 04:31 ب.ظ http://mario22.blogfa.com/

عمو برام گاج خریدی؟
وقتی تو ماشینت بودم آدرس وبلاگتو دیدم که چسبونده بودی عقب ماشین که همه ببینن بازدیدات زیاد شه!منم اومدم ببینم دربارم چرت نگفته باشی؟!
که دیدم حق مطلب رو ادا کردی! تازه خوب کردی نگفتی من دختر بودم! اینجوری برات بد می شد!

الهام به هاله بانو چهارشنبه 18 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 07:32 ب.ظ http://sampad82.blogfa.com

الان بودم هاله بانو! بعد اینطوری شدم

کوآلا چهارشنبه 18 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 08:09 ب.ظ http://www.kouala.blogsky.com

خدا نکشتت کوروش من همش منتظر یه پایان درام بودم و یه نتیجه گیری !!!!!!

اینقدر در انتظار پول میشه آدم مگه !!!!!!
یه دوتومنی بش میدادی لاقل ! یه البوم مازیار فلاحی باهاش میخرید نهایتا!!

راستی من می خوام کتاب سیالات شیمز بخرم 9500 تومنه عمو !! بابام هم سر و مر کنده سر جاشه !! ما عمو کتاب سیالات شیمز گرونه عمو !!

خورشید چهارشنبه 18 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 10:00 ب.ظ http://khorshidejonoob1.blogfa.com

خداییش این یکی روش گدایی دیگه نوبر بود ، نشنیده بودم

روشنک پنج‌شنبه 19 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 12:08 ق.ظ http://hasti727.blogfa.com

حتما پیش خودش گفته عجب ادم گیجی...چرا دو زاریش نمیفته؟
یا به این نتیجه رسیده که از اتیش تو ابی براش گرم نمیشه روت وقتشو سرمایه گذاری نکرده!
چه بیزنس با کلاسی!!!
اینو بهش میگن :
گدایی علمی!

فلوت زن پنج‌شنبه 19 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 12:08 ق.ظ http://flutezan.blogsky.com/

سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااام.

حیف که این فرشته های کوچولو از حالا دارن راه ِ هیولا شدن رو یاد می گیرن !

خوب پُستهای دردناکت رو هم با طنز قاطی می کنیا !!!! مثل ِ این بچه هایی که می رن آمپول بزنن و برا اینکه درد ِ آمپولو نفهمن بهشون آب نبات می دن که بخنده و خوش باشه ، ولی ولی حتی آب نبات هم نمی تونه سوزش ِ سوزن ِ آمپول رو از یاد ِ بچه ببره !

روشنک پنج‌شنبه 19 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 12:10 ق.ظ http://hasti727.blogfa.com

خیلی مشتاقم ببینم خودش این راهو کشف کرده یا کسی بهش یاد داده؟؟؟؟

دلارام پنج‌شنبه 19 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 01:26 ق.ظ

پس چرا من دلم واسش سوخت ؟؟

م . ح . م . د پنج‌شنبه 19 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 10:39 ق.ظ http://www.baghema.blogsky.com/

این نیما نکه همه رو خفت میکنه ! واسش عجیبه که اون خفتت نکرده !!

علیرضا پنج‌شنبه 19 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 11:44 ق.ظ http://yek2se.blogsky.com/

طنز بود
تلخ بود +
ـــــــــــــــ
طنز تلخ بود

رضوان پنج‌شنبه 19 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 01:01 ب.ظ http://zs5664.blogfa.com/

سلام کورش خان
دیشب خوندم پستت رو
خلاصه یکیتون باید کوتاه میومد وقتی دیدتو محلش نذاشتی خب مجبور شد پیاده بشه
والا نمیدونم چی بگم اما ماشالا گدایی هم این روزا جزو یکی از مشاغل پردرآمد شده
دوباره نوشتنم رو شروع کردم
دل کندن از دنیای نت خیلی سخته

سایه سپید پنج‌شنبه 19 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 01:54 ب.ظ http://khateratEgahBgah.persianblog.ir

عجب فرشته ای!!!!!!
این یه جور گدایی جدیده؟!
عمو کتابای دانشگاهی ما هم خیلی گرونه ها!!!تازه کتابای غیر دانشگاهی هم هست......آخه من دانشجوی بدبخت چطوری اینقده کتاب بخرم عمو؟! عمووووووووووووووووووو :دی

لژیونلا پنج‌شنبه 19 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 01:57 ب.ظ

اومدم بگم بچه ها پیاده شدن.

مهربان پنج‌شنبه 19 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 08:02 ب.ظ http://mehrabanam.blogsky.com

دیگه این آدم ها رو سوار نکن
والا تو این کشور بعید نیست یه بچه هفت ساله از کیفش کلاشینکف درآره و مغز آدمو بپاشه رو فرمون
اون وقت شما توقع سکه داری؟؟؟؟؟؟؟

یلدا نگار پنج‌شنبه 19 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 09:23 ب.ظ http://yaldanegar.persianblog.ir/

سلام اینجا چقدر نوشته های شاد و قشنگ خوندم..عالی بودند..

حبیب پنج‌شنبه 19 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 11:04 ب.ظ http://artooni.blogsky.com



حاجی حضور همیشگی باعث دلگرمی به ماست

تنت سلامت باشه عزیز

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد