این شبی که میگن شب نیسا.....هیچ شبی مثل امشب نیست

پیش توضیح نوشت:شرمنده که نمیرسم بهتون سر بزنم 

خیلی دوست داشتم امشب مطلبی بنویسم ولی همین یا همون ضیق وقت باعث شد یکی از پستهای بنجل قدیمی رو یکم رنگش کنم و جای پست جدید به خوانندگان عزیز قالب کنم.العفو  العفو

 

امشب چه شبیست        شب یلداست امشب

اول لازمه یه توضیحی بدم

من در عالم سیر و سلوک گاه به گاه خود

ناخودآگاه خودم رو تو کشوری یافتم به اسم تورقوزستان

و جایی که من ظاهر شدم ورودی شهر مشنگ آباد بود

امروز شدم خبرنگار صدا وسیمای مشنگ آباد و اومدم واسه

امشب که شب یلداست یه گزارش توپ تهیه کنم

 

 

 

عجب سوت و کور اینجا

اگه اینجا هم ی.ا.ر.ا.ن.ه.ا شون رو گرفته بودن

الان تو شهرشون ولوله ای بود

جیبا پر پول     مغازه ها پرمشتری   قلیونا چاق   دماغ ها سربالا    لبا پروتز

البته اگه شب قبلش عابر بانک رو با جاش دزد نمیبرد

بی خیال

آهان مثل اینکه یه پسر بچه اومد

-پسرم،پسرم

-با منی؟

-بله عزیزم با توام پسرم

-مگه تو هم  بابامی؟!

-ها؟؟!!اصلا بیخیال،آقا پسر میدونی امشب چه شبیه؟

-آره بابایی،امشب بخور بخوره،آی بخورم

شیرینی،انار،آجیل مشکل گشاد

-مشکل گشاد؟

-آره مشکل گشاد،خیلی خوشمزه ست،تازشم با مملی کلی بازی میکنیم 

.

از این واسه ما گزارش درنمیاد،بذارید برم سراغ اون خانومه

-سلام خانوم

-سلام جیگر

-(عیب نداره اینجاش رو بوق گذاری میکنیم)

خانوم شما  امشب چکار میکنید؟

-قباحت داره آقا،این چه سوالیه؟شما چکار به شب ما دارید؟

حالا کامل توضیح بدم؟پخش میشه؟

-خانوم منظورم مراسمه امشبه

-ای بابا عزیزم مراسم واسه تازه عروس و داماداست

دیگه از ما گذشته،ما مراسم خاصی نداریم تا آقا میرسه

و بچه ها رفتن دنبال.....

-عجب گیری افتادیم اصلا بیخیال ول کن خانوم

-آقا کجا میری تازه میخواستم تعریف کنم برات

الکی میان آدم رو میبرن تو حس بعدش اینجوری میرن 

.

عجب پسر خوش تیپی،به نظرم آدم چیز فهمیه

حتما میدونه امشب چه شبیه،کلی خرید هم کرده حتما

واسه مراسم امشبه

-آقا پسر میدونی امشب چه شبیه؟

-امشب شب سور وساته،امشب شب عشق وحاله

-پس شما میدونید،میشه واسه ما توضیح بدید؟

-به شرط اینکه پخش نکنید

-آخه چرا؟

-میخوای آبروی ما رو ببری؟

-چه ربطی با آبرو داره،عیب نداره که

-تو اگه پدر مادرت شب برن مهمونی

خونتون مکان باشه،شنگوله خانوم بیاد پیشت

آب شنگولی با این ماست و چیپسا بخوری و....

دوست داری همه بفهمن؟

-ای......تو این شانس(لعنت)

اینا از کجا گیر ما میان؟

.

اون آقاهه به نظرم مناسبه واسه گزارش

-سلام آقا

-السلام علیک یا......

-آقا امشب چه شبیه؟

- با اجازه از شنگول اعظم امشب ۴شنبه ست،شب زار زدن٬شب ضجه زدن

-شب ضجه زدن؟

-آره عزیزم،چه شور وحالی داره

از اینجا تا اونجا پیاده میریم،هر هفته

چه شور و حالی داره

اونقدر زار میزنیم که چشامون وانمیشه

میخوای واستون یکم بخونم؟

-بله خیلی خوبه،بخون یکم دل مردم باز بشه

-گرگه اومد دم خونه شنگول و منگول

گفت بیایید عزیزان من واستون قصه بخونم

شنگول و منگول بیچاره فریب گرگه رو خوردن

گرگه با چنگ و دندون دل و رودشون رو دراورد

خون همه جارو گرفت

حبه انگور مثل بید میلرزید

-ای بابا اینا چیه میگی با این صدای نکره و ریتم عجیب

-تو تا حالا ضجه خونی نشنیدی؟حالی میده بابا 

.

 اینجا دیگه کجاست؟صد رحمت به شهر خودمون

شاید این دختر خانوم بتونه یه مطلبی داشته باشه

-سلام خانوم

-بفرمایید دوشیزه خانوم

-بله،دوشیزه خانوم آیا بنده وکیلم

ای بابا حواسم رو پرت کردی،میدونید امشب چه شبیه؟

-بله،مگه میشه ندونم؟

-بالاخره یکی پیدا شد که بدونه

پس لطفا واسه ما توضیح بدن

-منم زیاد نمیدونم چطور پیش میره

شنبه مادر قازقولنگ زنگ زد گفت امشب میان خونه ما

ایشالله واسه همه دخترا پیش بیاد

پسر خوبیه،کلی وقته منو میخواد

گفته بود میاد خواستگاریم

راستی آقا شما از کجا میدونستی؟

چقدر شبیه بیلبیل خان دوست شیمبله ای

ای بابا از اینم چیزی در نمیاد 

.  

ببینم این چی میگه 

-دوست عزیز شما میدونی امروز چه روزیه؟ 

-نه بابا از کجا بدونم 

-اجازه بده راهنماییت کنم.امروز آخرین روز پائیزه 

-ای وای خاک بر سرم شد.بدبخت شدم 

-واسه چی؟ 

-۱و۲و۳و۴و۵و۶ 

-داری چی میگی؟ 

-یه دقیقه حرف نزن قاطی میکنم 

-چی رو قاطی میکنی؟ 

-تو شمارش جوجه ها اشتباه میکنم.امروز باید بشمارمشون.۱۱۰٬۱۱۱٬۱۱۲

. 

مثل اینکه ما یه آدم درست و درمون واسه مصاحبه پیدا نمیکنیم

آهان برم سراغ اون آقا 

-آقای محترم٬آقای محترم٬با شما هستم آقای محترم 

-کی؟با منی؟ 

-بله با شما هستم 

-دمت گرم خیلی آقایی.بالاخره یکی پیدا شد که بفهمه من خیلی آقام 

-آقا شما میدونی امشب چه شبیه؟  

-بله امشب شب بدبختیه.امشب شب درده.  

-واسه چی آخه؟

-امشب شبیه که ۱ قرون نمیتونم کاسبی کنم 

-ای بابا واسه چی؟امشب که کاسبی ها خوبه 

-خب اینکه کاری به شما نداره.واسه چی کار شما کساد میشه؟ 

-کجاش خوبه؟امشب ملت دور هم جمع میشن و تا بوق سگ بیدارن و کاسبی ما کساد میشه  

-منکه نمی فهمم 

-ول کن بابا من که رفتم.تو اگه میفهمیدی که خودت رو علاف یه میکروفون نمی کردی 

ای واااااای میکروفون کوش؟کیف پولمم نیست.آهااااای وایستا ببینم 

بیا اینم از کار ما.گزارش که جور نشد هیچ کیفمون رو هم بردن  

پی خود تبریک نوشت:امشب شب یلداست،چهارمین سالگرد عقد کورش و هلیا بانو 

۴ سال پیش سالگرد عقدمون همزمان شده بود با عید قربان 

ایشاا... همسر خوب نصیب همه تون بشه  

بزن دیگه

با شما هستم بزن به تخته.اگه نزنی دیگه از این خبرای خوب بهتون نمیدما 

شام شب یلدا رو هم خونه خودتون مهمون من باشید.بخورید و بیاشامید ولی اصراف نکنید

 

پی حلالیت نوشت:الوعده وفا 

با اجازتون چند روزی میرم زیارت امام رضا(ع).حلالمون کنید 

طبق آخرین خبری که بهم رسیده همه دوستان وبلاگی مشهدی دارن گروه گروه شهر را ترک میکنن تا خدای نکرده ما را به یه چای داغ مهمان نکنن.دوستان عزیز راضی به زحمتتون نیستم بمونید تو خونه هاتون زندگیتون رو  بکنید مزاحمتون نمیشم.البته حالا که اصرار میکنید چشم خدمتتون میرسم.البته واسه اینکه تو خونه مزاحم نشم دعوتمون کنید شاندیز.دیگه چکار کنم اینم فقط به خاطر شما

 

 

نظرات 37 + ارسال نظر
بهنام چهارشنبه 30 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 05:38 ب.ظ http://www.delnevesht2011.blogfa.com

اووووووووووووووووووووووووووووووول میشویم به حول و قوه ی الهی!

بهنام چهارشنبه 30 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 05:39 ب.ظ http://www.delnevesht2011.blogfa.com

در کنار تموم چیزهایی که باید بهم میدادی جایزه ی اول شدن هم فراموش نشود لطفآ!

پونه چهارشنبه 30 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 05:43 ب.ظ http://jojobijor.blogsky.com/

شادی هاتون به بلندای یلدا کورش تمدن کبیر صغیر
من که پستت رو نخوندم چون تکراری بود

فاطمه شمیم یار چهارشنبه 30 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 05:43 ب.ظ

سلاممم کوروش خان
مثل همیشه عالی بود...مخصوصا شمارش جوجه ها...خوب راست میگه چکار داری بذار ملت جوجه هاشون رو بشمرن...
...
در ضمن خیلی خوش میاین به شهر ما...خوشحال میشیم... اصلا مشکلی نیست..فقط طبق آخرین اخبار شاندیز و طرقبه در دست تعمیره
...مگه نه نیماااا؟

رضوان چهارشنبه 30 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 05:45 ب.ظ http://zs5664.blogfa.com/

دووووووووووووووم میشویم به حول و قوه ی الهی!!!!!
کوروش خان خییییییییییییلی باحال بود
واقعا همه شون مشنگ بودن و فکرشون هم خراب بود

رضوان چهارشنبه 30 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 05:47 ب.ظ

نشد دوم بشیم دوستان به جای ما
سالگرد ازدواجتون مبارک
ایشالا یلدای بعدی رو با نی نی تون شب نشینی و حافظ خونی داشته باشین الهی

بهنام چهارشنبه 30 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 05:49 ب.ظ http://www.delnevesht2011.blogfa.com

خب تو پستِ تکراری گذاشتی منم کامنتِ تکراری میذارم!

سلام شب یلدا بهت خوش بگذره ایشالله....
خیلی باحال بود مخصوصآ اون خانومی که میخواست مراسم شبش رو تعریف کنه!
یاد این بیت مولوی افتادم که میگه: هر کسی از ظن خود شد یار من / از درون من نجست اصرار من....
سالگرد عقدتون مبارک داداش گلم (گل) (گل) (گل)

البته الان که یک سال به سنم افزوده گشته و مردی شدم برای خودم!!! اصلآ یادِ این شعره نیفتادم و بیشتر یادِ یه چیزای دیگه ای افتادم که از بیانش در اینجا معذورم!!!!!!!!

جزیره چهارشنبه 30 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 06:07 ب.ظ

سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام
والا در مورد پستت حرفی نمیزنم چون هم قدیمی بود هم زشت بوداز تو بعید بود.

ولی در مورد سالگرد ازدواجتون:
واااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااای مبارک باشه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ،خــــــــــــــــــــــب کادو چی خریدی برا هلیا بانو رئیس؟
خـــــــــــــــــــب امشب شام کدوم رستوران میبریش؟
حـــــــــــــــــــــــب تا چند روز قراره کلیه کارا خونه رو انجام بدی؟
هلیا جون همه ی این کارایی رو که گفتم همه ی مردا در سالگرد ازدواجشون انجام میدنااااااااااااااااااااااااااااااااااا، من وظیفه ی خودم دونستم که بگم
ایشششششششششششششالله که سالیان سال خوشبخت و سلامت کنار هم زندگی کنین ، بعد ایشالله خدا بهتون بچه های(دقت کن جمع بستما:بچه ها) خوشگل و موشگل و تپل و مپل بده ایشالله بچه ها قیافه شون به باباشون نره(تازه فک کن ندیده میگم نره)،ایشالله بچه ها خوشگلیشون به مامانشون بره،ایشالله اخلاق بچه ها به مامانشون بره، ایشالله بچه ها ........
بــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه داری میری مشهد به سلامتی باشه. خب سوغاتی یادت نره رئیس. التماسدعا. سلام مارو به امام رضا برسون بگو ما رو هم بطلبه دیگه

وروجک جیغ جیغو چهارشنبه 30 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 06:10 ب.ظ http://jighestan.blogfa.com

کوروووووووووووووووووووووووووووووووووش
سلااااااااااام
یلدات مبارک
چهارمین ساگرد عقدتون مبارک
کجایی پسر کلی دلم برات تنگ شده

م . ح . م . د چهارشنبه 30 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 06:16 ب.ظ

من فقط پی خود تبریک نوشت رو خوندم !!

بلند بگو آمییییییییییییییییییییییییییییییین !

جزیره چهارشنبه 30 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 06:17 ب.ظ

راستی رئیس سفر شما و هلیا بانو بی خطر انشالله

هاله بانو چهارشنبه 30 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 06:59 ب.ظ http://halehsadeghi.blogsky.com/

شب خوشی داشته باشید
سفر بی خطر

عاطفه چهارشنبه 30 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 07:20 ب.ظ http://hayatedustan.blogsky.com/

شب خوبی داشته باشید- سفر خوش بگذره-
اگه رفتی شاندیز سلام ما رو هم برسون:دی
سالگرد عقدتون هم مبارک-

ما(ریحانه) چهارشنبه 30 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 07:34 ب.ظ

باورم نمیشه یعنی یک سال گذشت.. این پست یادمه هنوز...
یلدای شما مبارک. و ایشالا زیارتتون هم قبول.. بابا این مشهدی ها تا میفهمن یکی داره میره اونجا سریع تصمیم میگیرن اونا هم بیان تهران!!!!!!

تیراژه چهارشنبه 30 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 07:41 ب.ظ http://tirajehnote.blogfa.com/

سلام کورش خان
ولی من یادمه تو وبلاگ هلیا بانو تو یه تاریخ دیگه ای تبریک گفتم سالگرد ازدواجتونو
الان گیجم یا اون موقع گیج بازی درآوردم و به روم نیاوردند؟

صالی چهارشنبه 30 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 08:25 ب.ظ http://afsonkhanomi.blogfa.com

خب بنده خدا داشته جوجه هارو شمارش میکرده
سالگرد عقدتون مبارکککککککککک
سفر خوش بگذره

وانیا چهارشنبه 30 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 11:02 ب.ظ

به به سلام اخوی
شما خجالت نمیکشی اسراف رو با "ص"مینویسه
یلدا مبارک

نیمه جدی پنج‌شنبه 1 دی‌ماه سال 1390 ساعت 01:54 ق.ظ http://nimejedi.blogsky.com

سلام و یلداتون مبارک

سارا پنج‌شنبه 1 دی‌ماه سال 1390 ساعت 10:55 ق.ظ http://www.takelarzan.blogsky.com

به به...به به میبینم که دارین تفریش میارین ولایت ما
قدمتان سر چشم

عارفه جمعه 2 دی‌ماه سال 1390 ساعت 08:40 ب.ظ http://inrozha.blogsky.com/

سلام
اینجا یه عده مشهدی نما هستند آبروی هرچی مشهدی /ه بردند
شما تشریف بیاورید قدمتان بر روی چشم خودم به خرج کیانا نیما دعوتتان می کنم شاندیز دوست نداشتید طرقبه
زیارت امام رضا هم رفتید التماس دعا

جزیره جمعه 2 دی‌ماه سال 1390 ساعت 08:50 ب.ظ

سلام رئیس

حوصله م سر رفته اومدم سوت بزنم

علی لرستانی جمعه 2 دی‌ماه سال 1390 ساعت 11:01 ب.ظ

سلام آقا..
یلدات مبارک....شمارش جوجه ها رو خوب اومدی

دل آرام شنبه 3 دی‌ماه سال 1390 ساعت 09:42 ق.ظ http://delaramam.blogsky.com/

کوروش خان خیلی باحال بود گزارشتون
خوب برادر من رفتی شهر مشنگ آباد اونوقت توقع داری مثل آدم حسابی ها جوابت رو بدن ؟!

آرزو بانو یکشنبه 4 دی‌ماه سال 1390 ساعت 04:15 ب.ظ http://anaha718.persianblog.ir

خیلی متن باحال بود.
ولی کی گفته ما داریم مشهد رو ترک می کنیم؟؟؟من که با استقامت تمام اینجا هستم تشریف بارید مهمون ما باشید بریم شاندیز شیشیلیک .
سالگرد ازدواجتون مبارک باشه انشالله خوشبخته خوشبخت باشید.

آرزو بانو یکشنبه 4 دی‌ماه سال 1390 ساعت 04:16 ب.ظ http://anahita718.persianblog.ir

راستی شما زائرید به هر حال مارم دعا کنید.

محدثه یکشنبه 4 دی‌ماه سال 1390 ساعت 05:15 ب.ظ http://shekofe-baran.blogsky.com

خب نیازی به گفتن اون جمله ی معروف نیست که!
اول!
:دی
خب من نمیدونستم که آپ فرمودین شما!
بعله!
مارو دعا بفرمایین دایو خان!
الهیییییییییییییییییییی!!! چ عشقولانه!
لی لی لی لی!!!
تق تق تق! کیههههه؟؟؟ کیههههه؟؟؟
اوه اوه!بیچاره نیما اینا!
:دی

نیما به محدثه دوشنبه 5 دی‌ماه سال 1390 ساعت 12:25 ب.ظ

اتفاقن بیچارگی نداره...
من واقعا مدیون کوروش و هلیا بانو و بقیه ی دوستان وابسته به این دوبزرگوار بودم و هستم... در ضمن به کوری چشم تو، خیلی حال میده با کوروش حرف زدن... یعنی اگه یه نفر پیدا شده باشه توی این دنیای مجازی که خوب جواب منو بده، همین کوروش بوده و هست...
(آهای کوروش، این کامنت دیگه تکرار نخواهد شد پس حواست باشه که اگه سواستفاده کنی، من میدونم و تو)

محدثه به نیما دوشنبه 5 دی‌ماه سال 1390 ساعت 02:17 ب.ظ

برو یره!
چی میخوای از دایی بگیری که اینطوری حرف میزنی؟
برو فرار کن!
سلام نیما بی طمع نیس کوروش خان! :دی

ف@طمه دوشنبه 5 دی‌ماه سال 1390 ساعت 08:59 ب.ظ http://zarafekocholo2.blogfa.com/

التماس دعا برادر

جزیره سه‌شنبه 6 دی‌ماه سال 1390 ساعت 12:46 ق.ظ

سلام علیکم
شنیدی میگن هیچ عبادتی بالاتر از کمک به خلق نیست

همینجور بی ربط یاد این حدیث افتادم گفتم بت بگم شاید یه جا به کارت اومد.
زیارت قبول راستی

لژیونلا سه‌شنبه 6 دی‌ماه سال 1390 ساعت 11:59 ق.ظ

سلام کورش خان
وای... خیلی باحال بود.. همه پته شونو ریختن روی آب
سالگرد عقدتون مبارک.. خوشبخت باشید و عاشق...
زیارتتون هم قبول.

زهرا فومنی سه‌شنبه 6 دی‌ماه سال 1390 ساعت 02:54 ب.ظ

سلام...
خوش به سعادتتون ..کاشکی قبل اینکه برید اینجارو میخوندم تا بهتون بگم که برام دعا کنید..

محدثه سه‌شنبه 6 دی‌ماه سال 1390 ساعت 03:03 ب.ظ http://shekofe-baran.blogsky.com

هنوز مشهد تشریف دارین؟!

گنجشک پرگوی باغ چهارشنبه 7 دی‌ماه سال 1390 ساعت 04:07 ب.ظ http://gholakeyadha.blogfa.com

هیچوقت خواستین واقعا بدونین سن بیولوژیکیتون چقدره؟؟؟ یعنی واقعا چن سال از عمرتون گذشته!!!

به یه سایتی رفتم گفتم بد نیس به دوستامم بگم!!!
اگه دوس داشتین برین! جالبه!!!

م . ح . م . د چهارشنبه 7 دی‌ماه سال 1390 ساعت 08:12 ب.ظ

نیامدی هنوز ؟! سوغاتی ما کوووووووووو ؟!

جزیره پنج‌شنبه 8 دی‌ماه سال 1390 ساعت 10:22 ق.ظ

من هم سوغات میخام

محدثه پنج‌شنبه 8 دی‌ماه سال 1390 ساعت 06:23 ب.ظ http://shekofe-baran.blogsky.com

دایی اول سوغات،بعد پس گرفتن حرف!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد