اون میگه می تو بخون چای


پیش تبریک نوشت:درسته که سال نو میلادی به من ربطی نداره ولی این دلیل نمیشه تبریک نگم که.سال بسیار خوبی رو برای همه عزیزانی که شروع سالشون از امشبه تبریک میگم و یه عالمه آرزوی خوب براشون دارم.من که هنوز نتونستم این فیلم ۲۰۱۲ رو ببینم٬یعنی جدا امسال میخواد دنیا تموم بشه؟خب اگه دنیا تموم بشه من تک و تنها اینجا چکار کنم؟اصلا اگه اعتبار اینترنتم تموم شد از کجا اعتبار بخرم؟اصلا هم مبارک نباشه همین ۲۰۱۱ مگه چش بود؟میگم مثل مدرسه که بچه درسخون ها بعضی سالها رو جهشی میخوندن بیایید ۲۰۱۲ رو جهشی رد کنیم.تازه اگه اینم رد کنیم سال بعدش میشه ۲۰۱۳ و اینم که نحسه.اصلا سال شمسی خوبه بابا این اجنبی ها همه چیزشون مورد داره


از هر چه بگذری سخن دوست خوش تر است(یعنی اینکه مگه من میزارم پستم رو نخونده بری؟)

چند روز پیش داشتم یه ترانه زیبا رو گوش میدادم.با شنیدن شعر این ترانه حسابی فکرم مشغول شد.گفتم چرا ما از کنار همه چیز  اینقدر ساده میگذریم؟شاعر کلی زحمت میکشه و برای ما از خودش شعر در میکنه اونوقت ما سرسری و با قر کمر این آهنگ ها رو گوش میکنیم.اگه خیلی زحمت بکشیم میگیم بیشرف فلان فلان شده  بوق بوق چه شعری گفته ها(بعلت عبور افراد بالای ۱۸ سال مجبور به بوق گذاری شدم.افرادی که تمایل به شنیدن اصل نسخه که بوق گذاری نشده دارن کپی شناسنامه خود را به شماره موبایل بنده ایمیل کنن٬اگه زیر ۱۸ سال باشن براشون ارسال میکنم)

بالاخره بنده تصمیم گرفتم چندوقت یه بار این اشعار زیبا رو تحلیل کنم

و اما تحلیل ایندفعه




دیگه پشت دیوار قایم نشو             باشه هرچی تو بگی

 

اینجا شاعر بازگشتی داره به خاطرات کودکی

ایشون کلا از کودکی شوت میزدن یعنی پرت بودن

رفقا هم ایشون رو سرکار میزاشتن

تو بازی قایم باشک همیشه ایشون رو مجبور به چشم گذاشتن میکردن و

و معمولا هم پشت دیوار قایم میشدن و ایشون هم در پیدا کردنشون ناکام بودن

و مجبور بودن تا آخر شب چشم بزارن

البته برداشت دیگه ای هم میشه داشت و اونم اینه که شاعر بچه زیبارویی بودن

و از این جهت مورد توجه افرادی قرار داشتن

این افراد معمولا در کوچه ها و پس کوچه ها و محل های عبور ایشون،پشت دیوار قایم

میشدن و وقتی شاعر میخواسته رد بشه به ناگاه خفت میشدن و باقی قضایا که بعلت پاره ای موارد از ذکر ماوقع با جزئیات معذورم

 

 

دیگه صبح زود بیدار نشو       باشه هرچی تو بگی

 

آمده است که پدر ایشون نظامی بوده

همیشه کله سحر و با مارش نظامی،خانواده رو بیدار و سپس به خط میکردن

ایشون آرزو به دل مونده بودن که یه بار تا ساعت 7 صبح بخوابن ولی امان از دست پدر

واسه همین با سوز و گداز میفرماید اصلا هرچی تو بگی من دربست قبول دارم فقط

جون ننه ت بزار بخوابیم

 

 

دیگه بام راه بیا پسر            باشه هرچی تو بگی

منو آنتالیا ببر                       باشه هرچی تو بگی

 

تو این 2 بیت شاعر داره مامورین محترم انتظامی رو میپیچونه

از محتوای کلی شعر مشخصه که مخاطب شاعر یه دافه،ببخشید یه خانوم محترمه

ولی واسه اینکه مامورین رو گمراه کنه میگه بام راه بیا پسر

البته بعضی از بزرگان بر این عقیده هستن که ایشون یه جورایی مشکل داشتن

یعنی به جنس موافق بلهههههههههههههههه و این پسر از آنجا امده

 

در بیت دوم 2 نظریه وجود داره:

1-شاعر،آژانس هواپیمایی داره و از این طریق واسه تور آنتالیا تبلیغ میکنه

از اونجایی که جدیدا تبلیغات این جزیره منفور در روزنامه ها ممنوع شده باید بجاش بگه

منو کوش آداسی ببر      باشه هرچی تو بگی

 

2-این قسمت یکم مورد داره پس اونایی که از این موارد بدشون میاد نخونن

حتما جریان اون بنده خدایی رو که در مراسم عزاداری نوحه خون بوده و میخواسته

به دوست دخترش شماره تلفن بده شنیدید.این بابا هم از این طریق میخواسته نرخش

رو اعلام کنه.یعنی من رو ببر آنتالیا باقی قضایا حله.شایدم میخواسته بگه تا چه حد میتونه پول خرج کنه.باز هم بخاطر حفظ شئونات مجبورم ادامه ندم

 

 

خانومی،آرومی    وای قانونیش مال منی

کولی،هولی        میخوای منو آتیش بزنی

 

باز هم اینجا شاعر میخواد مظلوم نمایی کنه.با این صحبت ها میخواد بگه که آدم

قانون مداریه.البته باید برای حرفش مدرک داشته باشه.اگه اون قانونن مال این باشه پس

باید اسم اون تو شناسنامه این باشه و اسم این تو شناسنامه اون.مگر اینکه از این موقت ها باشه که باز هم باید شاهدی جور کنه و صد البته باید توجه داشته باشه که 2 خانوم با 1 آقا در شهادت برابری میکنه(در واقعیت 100 تا خانوم هم با 1 آقا برابر نیست-این مطلب برای درآوردن حرص فمینیست ها بیان شده و هیچگونه ارزش دیگه ای نداره)

 

این آقا تازه به خاصیت بانوان محترم پی برده

مصرع دوم اشاره غیر مستقیمی داره به علاقه خانوم ها برای خرید

شاعر میخواد بگه که این خانومی که قانونا مال ایشونه اونقدر پول خرج کرده که آتیش زده به مال ایشون و از اونجایی که مال به شاعر وصله یعنی مالش به جونش بسته ست پس به ایشون آتیش زده

ارتباط عجیبی هم بین این 2 بیت وجود داره.شاعر یه جورایی میخواد بگه اگه این خانوم محترمه قانونا مال ایشون نبود با این ول خرجی ها قطعا عطایش را به لقایش میبخشید ولی مشخصه که مهریه توافقی و ثبت شده در حدیه که تصور طلاق هم در مخیله ایشون نمیگنجه

 

بحث دیگه ای که اینجا مطرح میشه درباره ملیت شخص مونثه

ایشون اصالتا از کولی های اسپانیا هستن و اسم قبیله شون هم هولی هستش

 

واقعا هرچقدر به این شعر توجه میکنی به ابعا دتازه تری پی میبری

احتمال داره منظور شاعر از بیت دوم،کولی های سرچهارراه باشه

احتمال داره ایشون پشت چراغ قرمز بوده و داشته از مناظر طبیعی لذت میبرده که یه دفعه یه کولی،اسپند به دست اومده سمتش و نزدیک بوده که ایشون رو بسوزونه

 

 

خانوم چقدر پول داره مگه باباتون؟

اجازه میدی قدم بزنم باهاتون؟

خوشم اومده از کاراتون    میخوام بشم آشنا باهاتون

 

 

اینجاست که تمام معنویات به فنا میره

اینجاست که متوجه میشیم جامعه به تباهی رسیده

واقعا چرا باید اینقدر مادی گرا باشیم؟

ملاک دوستی ها و ازدواج ها شده فقط پول

همون جریان مگس هاست بر گرد شیرینی

البته مگس دور هرچیزی که جمع شد لزوما اون چیز شیرینی نیست(این یک هشدار بود تا خدای ناکرده دچار مسمویت و بیماری و غیره و ذالک نشید و بندازید گردن من)

 

در خصوص این قسمت هم روایت دیگه ای وجود داره

حتما میدونید که این اواخر ملت تمام تلاش خودشون رو میکنن تا از پرداخت مالیات فرار کنن.از اون طرف هم مالیات چی ها بیکار نیستن که

به انواع و اقسام طرق سعی میکنن تا بفهمن مودی چقدر درآمد داره

این آقای به اصطلاح شاعر هم احتمالا مامور اداره دارایی هستن که میخوان با دختر سوژه باب دوستی رو باز کنن و از این طریق بفهمن باباهه چند مرده حلاجه

این روش یکی از بهترین روشهاست چون هم فال و هم تماشاست و هم باقی قضایا

 

 

 

بمون پیش پای آره                     وای احسان مایه داره

تو رو با یه بدبختی                      پیدا کرد میون لاو لایه

 

این صجبت ها در راستای همون مطالب قبلی هستش

یعنی داره دون میپاشه.میخواد اینطور وانمود کنه خودش کلی مال و منال داره و اموال پدر دختر را به هیچ نقطه ای از اعضا و جوارحش حساب نمیکنه.

با اینکه آدرس دختر رو از اداره دارایی گرفته بوده و سر کوچه شون کمین کرده بوده ولی برای اینکه پیش دختره مظلوم نمایی کنه داره عنوان میکنه که برای پیدا کردنش بدبختی زیادی کشیده.

شنیده ها حاکی از آن است که تو اداره دارایی پرونده پدرهایی که دخترهای خوشگل و موشگل دارن رو به افرادی میدن که در طول سال حسابی خودشون رو نشون داده باشن و  این پرونده ها واسه تشکر و قدردانی بهشون داده میشه.

 

 

 

دخترای خوشگل و افتاده شدن ضایع آره

بیا پیشم جیگرم تا که کی پیش مرگته

میبرمت آلاسکا آره اگه کیش گرمته

 

خط اول مربوط به زمانیه که مامور دارایی به تبعیت از کارتون میتی کومان کارت اداره دارایی رو درمیاره و میگه من مامور مخصوص اداره دارایی هستم و پدر بابات دراومده

یا باید خودش رو تسلیم اداره دارایی کنه و هرچی داره و نداره بده و عطای زندگی رو به لقاش ببخشه یا اینکه از روش دوم بهره بگیره.اینجوری هم ماموره به یه نوایی میرسه هم اینکه مودی مالیاتش رو میده و کلا روش خوبیه.بقول معروف نه سیخ میسوزه نه کباب البته یه چیزایی این وسط میسوزه که اصلا به بحث ما مربوط نمیشه

 

در خط دوم یک ایهام وجود داره

کسانی که سطحی نگر هستن فکر میکنن منظور از جیگر همون دختره ست ولی وقتی که عمیق به مطلب نگاه کنیم متوجه میشیم که اینجا جیگر پدر داف موردنظره

چون با پولی که از پدر بدست آورده میتونه چندتا جیگر را تور کنه یا اصلا بره سمت فرهنگسرای بهمن و تا دلش میخواد از جگرکیهای اون منطقه حالی به دلش بده

خط آخر هم دوباره پیام بازرگانیه از طرف همون آژانس هواپیمایی

از این طریق اعلام میکنه که به غیر از تور آنتالیا میتونید برید آلاسکا یا کیش

بصورت زیرپوستی اعلام میکنه که شما هرجا بخواهید تشریف ببرید میتونه براتون هماهنگ کنه،از کیش گرفته تا آلاسکا یعنی از گرمترین جاها تا سردترین جاها

معلومه که همه چیز هم میتونه براتون هماهنگ کنه،از چیز گرفته تا چییزز حتی چییییزززز

 

جا داره اینجا از ساحت مقدس این شاعر گرانقدر که خواسته ناشناس بمونه عذرخواهی کنم چون با تمامی تلاشی که داشتم باز هزاران نکته در این شعر هست که مورد غفلت بنده واقع شده.امیدوارم شما هم زمانی که به این اشعار و ترانه ها گوش میدید بیشتر تفکر کنید

 

     

نظرات 87 + ارسال نظر
جزیره سه‌شنبه 13 دی‌ماه سال 1390 ساعت 03:22 ب.ظ

کیانا سه‌شنبه 13 دی‌ماه سال 1390 ساعت 06:12 ب.ظ

جزیرررررررررررررررررررررررره

خووودم آخرررم

جزیره سه‌شنبه 13 دی‌ماه سال 1390 ساعت 11:22 ب.ظ

کیانا جان خاهر اخم نکن بت نمیاد
بعدشم من با اخر شدن تو چیکار دارم، اصلا تو اخر، من خاستم فقط سوت بزنم اینجا،همین

بعدشم من اوووووووووووووووووووووووووووول شدم تو صفحه ی دوم نه اخر،به این دید بش نیگا کن تا زیاد ناراحت نشی

کیانا بیا ببین املای این چقدر ضعیفه
تو رو خدا به من گیر نده بیا با جزیره املا کار کن

روزگارمو چهارشنبه 14 دی‌ماه سال 1390 ساعت 10:15 ق.ظ

سلام
آقا خوب شد شما این شعر بیچاره رو تحلیل کردین وگرنه دنیا میترکید وبنده خدا تحلیل نشده از دنیا میرفت.

سلام
کیه که قدر بدونه؟

کیانا چهارشنبه 14 دی‌ماه سال 1390 ساعت 10:16 ق.ظ

چرا اینجا آیکون انگشت روی میز کوبیدن نداره؟؟؟؟؟

نووووموووووووخامممم
خووودم آخرررررررررررررررر

بجاش آیکون لهجه داره اونم از نوع مشهدی
البته اگه خیلی اعصابت خورده با مشت بکوب

آرزو بانو چهارشنبه 14 دی‌ماه سال 1390 ساعت 03:12 ب.ظ http://anahita718.persianblog.ir

خیلی باحال بود زرشک طلایی هم میدید به این دوستان شاعر و خواننده؟
راستی اومدین شهر ما؟چطور بود؟

قابل نداشت
نه بابا زرشک کیلویی خداد تومنه.اگه شما اسپانسر میشی میدم
نگاه کن حالا که از مشهد برگشتیم همه مشهدیا دارن شناسایی میشن و خودشون رو نشون میدن
بله خیلی خوب بود

کیانا چهارشنبه 14 دی‌ماه سال 1390 ساعت 05:30 ب.ظ

ای بابا کورش خان بیا یه پست دیگه بنویس تا این آخر بودن و ازم نگرفتن

بچه تو برو یه فکری به حال خودت بکن
چقدر میدی پست بنویسم؟

صالی چهارشنبه 14 دی‌ماه سال 1390 ساعت 08:15 ب.ظ http://afsonkhanomi.blogfa.com

شما این شعرو باید تحلیل می کردی
http://s1.picofile.com/file/7235812468/hosein_mokhte.mp3.html

متاسفانه الان سیستمم صدا نداره تا ببینم حسین خان چی خونده ولی حتما بررسی میکنم
ممنون

نیکا چهارشنبه 14 دی‌ماه سال 1390 ساعت 11:44 ب.ظ

خییییلی خندیدم مرسی.
همچین تفاسیری فقط از خودتون برمی اومد و بسس.

ارادت دارم
ممنون

دختری از یک شهر دور... پنج‌شنبه 15 دی‌ماه سال 1390 ساعت 10:27 ق.ظ http://denizlove.blogsky.com

اقا چرا به بچچه مردم حسودی میکنی؟؟؟
مردم شعر میگن به این قشنگی!!!
مثل این تحلیلگر ها که میشینن خاویار میخورن بعدش از گرسنگی و سو تغذیه توو افریقا حرف میزنن الان شما هم مثل اونایی!!!! اگه میتوونی یه شعر اینجوری بگو که اینهمه تبلیغات و معنویات تووش باشه!!!

ای بابا سیستمت درست شد؟
من خودم آخر شاعرم
شعرهایی میگم که خودم تو معنی و تفسیرش میمونم
شما هم مثل مادربزرگها چقدر مثل بلدیا

جزیره پنج‌شنبه 15 دی‌ماه سال 1390 ساعت 01:42 ب.ظ

لایک به کامنت دنیز


کیانا پنج‌شنبه 15 دی‌ماه سال 1390 ساعت 01:49 ب.ظ

جزیره جان خودت با زبون خوش دیگه اینجا کامنت نذار میخام اول شم از آخر

آرزو بانو پنج‌شنبه 15 دی‌ماه سال 1390 ساعت 03:34 ب.ظ http://anahita718.persianblog.ir

آقا کوروش نامردی نکنیم من تو پست قبلی گفتم که تشریف بیارید مهمون ما باشید.

جزیره پنج‌شنبه 15 دی‌ماه سال 1390 ساعت 05:25 ب.ظ

به من چیه

واسه من اینجورینشوآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآ بزار خاهریمون سرجاش بمونه

عسل پنج‌شنبه 15 دی‌ماه سال 1390 ساعت 05:46 ب.ظ http://www.bipardeh.blogfa.com

دوباره آپم

لیلی پنج‌شنبه 15 دی‌ماه سال 1390 ساعت 06:47 ب.ظ http://myrose.persianblog.ir/

خوب بود... ببین بازم میگم انصافا خوب بود....
به ما هم سری بزن

محدثه پنج‌شنبه 15 دی‌ماه سال 1390 ساعت 09:06 ب.ظ http://shekofe-baran.blogsky.com

من به این کیانا یه چی میگمااااااااا!
هر وبلاگی که میرم خانوم پلاسه!
انگار درس مرس نداره!
بابا دایی کٌد!

ک ٌ د!

محدثه پنج‌شنبه 15 دی‌ماه سال 1390 ساعت 09:07 ب.ظ http://shekofe-baran.blogsky.com

خودم آخر و البته اول نیز!

مریم نگار(مامانگار) جمعه 16 دی‌ماه سال 1390 ساعت 12:43 ق.ظ

سلام کورش خان...
...خداروشکر که یکنفر تحلیل کرد این ؟؟؟؟؟رو..
..ممنون از وقتی که گذاشتی...
...کاش کسی که این شعرو گفته...بیاد بخونه این پستو...

کیانا جمعه 16 دی‌ماه سال 1390 ساعت 10:14 ق.ظ

باشه جزیره فقط چون تویی اینجوری نمیشم بجاش اینجوریمیشم
ولی بازم خودم آخرررررررررررررررر آآآآآآآآآآآآآآآآآآآ

محدثه من پلاسم یا تو؟؟؟؟؟؟؟

لژیونلا جمعه 16 دی‌ماه سال 1390 ساعت 12:31 ب.ظ

سلام جناب تمدن.. خوبین؟
من که بالشخصه به این هذیانها گوش نمیدم ولی موندم چه استعداد شگرفی داره شاعر!! این چرندیات ...
... تحلیلهای شما بخش اعظمی از ابهامات موجود در این چرت و پرتها رو برطرف کرد

کیانا شنبه 17 دی‌ماه سال 1390 ساعت 10:04 ق.ظ

کورش خان بیا آپ کن دیگهههههههههههههههههههه
من چقد کامنت بذارم بگم آخر بعد ببینم آخر نشدم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

محدثه شنبه 17 دی‌ماه سال 1390 ساعت 03:59 ب.ظ http://shekofe-baran.blogsky.com

خودم آخرم کیانا!
جمع کن بینم!

کیانا شنبه 17 دی‌ماه سال 1390 ساعت 05:02 ب.ظ

محدثه خودت خودتو جمع کن تا گیس و گیس کشی نشده هااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
خوووودم آخرررررررررررررررررررررر

محدثه شنبه 17 دی‌ماه سال 1390 ساعت 08:43 ب.ظ http://shekofe-baran.blogsky.com

خودم آخر
کیانا!4 شنبه!!!!

کیانا یکشنبه 18 دی‌ماه سال 1390 ساعت 10:07 ق.ظ

خودم آخرررررررررررررررررر
4شنبه چه خبره؟؟؟

محدثه یکشنبه 18 دی‌ماه سال 1390 ساعت 01:03 ب.ظ http://shekofe-baran.blogsky.com

خودم آخر!

هاله بانو یکشنبه 18 دی‌ماه سال 1390 ساعت 02:24 ب.ظ http://halehsadeghi.blogsky.com/

اوه اوه چقدر کامنت
شرمنده اعصاب پست طولانی خوندن نداشتم

کیانا یکشنبه 18 دی‌ماه سال 1390 ساعت 07:03 ب.ظ

خودم آخررررررررررررررررررررررر

بهنام دوشنبه 19 دی‌ماه سال 1390 ساعت 12:10 ق.ظ http://www.delnevesht2011.blogfa.com

میبینید تو رو خدا!
این مادرِ من کلآ اعصاب نداره!
اصلآ زندگی رو زهر کرده به ما!!!!

البته از اونجایی که منم فرزندِ همون مادرم منم اعصاب(و وقتِ) خوندنِ پست طولانی رو ندارم!



چی نوشتی آخه؟؟؟ خیلی طولانیه بابااااا! اصلآ عجیبه! چه طور یه نفر میتونه اینقدر حرف بزنه ؟!

کیانا دوشنبه 19 دی‌ماه سال 1390 ساعت 11:59 ق.ظ

بهنااااااااااااااااااام

آخرررررررررررررر

محدثه دوشنبه 19 دی‌ماه سال 1390 ساعت 02:20 ب.ظ http://shekofe-baran.blogsky.com

منممممم!!
خودم آخر!

کیانا دوشنبه 19 دی‌ماه سال 1390 ساعت 05:20 ب.ظ

عمررررررررررررررررررررررررررن
خودم آخرررررررررررررر

جزیره دوشنبه 19 دی‌ماه سال 1390 ساعت 07:06 ب.ظ

صرفا جهت کیانا ازاری

محدثه دوشنبه 19 دی‌ماه سال 1390 ساعت 09:41 ب.ظ http://shekofe-baran.blogsky.com

ایول جزیره!

کیانا سه‌شنبه 20 دی‌ماه سال 1390 ساعت 02:44 ب.ظ

جزیره الان اومدی تلافی دیگه ها؟؟؟؟
محدثه دارم واست

خووووودم آخرررررررررررررررررررررررر

پرستو سه‌شنبه 16 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 03:52 ب.ظ http://www.parastohadi.blogsky.com

سلام ممنونم بهم سر زدید من با افتخار شما رو لینک میکنم خوشحال میشم شما هم منو لینک کنید دوباره بهم سر بزن ممنونم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد