سفر به شهر میرزا

 

پیش نوشت:دوستان عزیز چند وقتی(نمیدونم چقدر باشه یکماه شایدم کمتر یا بیشتر)دسترسی به اینترنت با هرنوع سرعتی حتی در حد موتور  سه چرخه های قدیمی رو ندارم.ما را ببخشایید و بیامرزید و حلالمون کنید،باشد که از دعاهای خیر شما بزرگواران٬عمو اینترنت حوالی ما آفتابی شود اونموقع من خفتش میکنم و به راحتی نمیزارم بره.به هرحال حواستون باشه بچه مچه ها نیان اینجا رو انگولک کنن و تن ما رو تو قبر نلرزونن

 

چهارشنبه صبح سر کار بودم

تو فکرو خیالم حسابی سرخوش بودم که آخر هفته ست و جمعه میتونم حسابی بخوابم

تازه به برکت دین پر معصوممون یکشنبه هم تعطیل بود

باز هم به برکت رقص و پایکوبیه مجازی که  در مراسم همون عزیزان خط بالایی انجام میشه و

خستگی مفرطی که از این جشنها حاصل میشه ما ایرونی ها چیزی رو ابداع کردیم

به اسم بین التعطیلین

در این روزها بخورید و بخوابید و بنوشید و بیاسایید،باشد که محشور شوید در کنار محبوبتان

باز زدم به جاده شوسه

تو همین توهمات بودم که کیامهر زنگ زد

بعد از تیکه پاره کردن تعداد قابل توجهی تعارف و تیکه،کیا گفت بریم مسافرت؟

منم موندم تو رودرواسی و گفتم بریم(لعنت بر دهانی که بی موقع باز بشه،همیشه که قالب پنیر نیست بیفته بعضی وقتا استراحته که به فنا میره)

گفتم کجا بریم؟

گفت درباره ش صحبت میکنیم 

ادامه مطلب ...

سفر به شهر میرزا

  

پیش نوشت:دوستان عزیز چند وقتی(نمیدونم چقدر باشه یکماه شایدم کمتر یا بیشتر)دسترسی به اینترنت با هرنوع سرعتی حتی در حد موتور  سه چرخه های قدیمی رو ندارم.ما را ببخشایید و بیامرزید و حلالمون کنید،باشد که از دعاهای خیر شما بزرگواران عمو اینترنت حوالی ما آفتابی شود اونموقع من خفتش میکنم و به راحتی نمیزارم بره.به هرحال حواستون باشه بچه مچه ها نیان اینجا رو انگولک کنن و تن ما رو تو قبر نلرزونن.در ضمن هرچی هم به من بگید خودتونید(آیکون آدمی که به خودش شک داره)

چهارشنبه صبح هفته قبل سرکار بودم 

داشتم خودم رو واسه تعطیلات آخر و اول هفته آماده میکردم 

حتما میدونید که به برکت دین پر از معصوممون یکشنبه هم تعطیل بود 

از اونجایی که یکی از راههای اثبات ارادت ما به همون عزیزان خط بالایی شرکت هرچه باشکوه تر در مراسمات مجاز رقص و پایکوبیست،پس روزی را ساختیم بنام بین التعطیلین  

باشد که در این روز بخورید و بخوابید و بیاسایید 

باز زدم تو جاده شوسه.میگفتم که خودم رو تو یه خواب اساسیه 3 روزه میدیدم 

که یه دفعه گوشیم زنگ خورد 

کیامهر بود،بعد از تکه پاره کردن تعدادی تعارف،کیا گفت:بریم مسافرت؟ 

منم موندم تو رودرواسی و گفتم چرا که نه  

پرسیدم کجا بریم؟گفت نمیدونم درباره اش صحبت میکنیم 

فقط گفتم که 5 شنبه تا ظهر درگیرم(البت نه باخودم)بزار واسه عصر 

بعد خداحافظی رفتم به کارام برسم که هلیا بانو زنگ زد 

 

ادامه مطلب ...

۱۰۱ ۱۰۲ ۱۰۳.......۱۱۰

 

دوستانی که پست همسایه های بنده رو خوندن  

حتما میدونن که ما یه همسایه فضانورد داریم 

این همسایه ما معمولا خونه نیست  

فقط بعضی وقتا که میخواد بره سیر و سلوک سر راه یه سر هم میاد خونه 

از اونجایی که شبها ترافیک فضایی کمتره و  

معمولا از توپولف (یه نوع مامور چاق روسی) خبری نیست و احتمال برخورد کمتره و 

شرایط امن تر پس ما حال خوابیم و کمتر توفیق زیارت ایشون رو داریم 

 

تا اینجای داستان رو داشته باشید تا بگم که بنده پریشب خیلی دیر خوابیدم و 

دیروز در کل روز با چشمان کاملا بسته(عجب فیلمی بود٬یاد اون زوج رویایی بخیر) رانندگی 

میکردم و ا... بختکی راه خونه رو پیدا کردم واسه همین تصمیم گرفتم زود بخوابم 

تا قر و فرم تموم بشه و برم تو رختخواب ساعت ۱۲ شد 

بازم عین چی کیف میکردم که تا صبح کلی مونده 

منم که تا چشمام رو میبندم خوابم میبره.واسم شده آرزو که ۵ دقیقه بعد از دراز کشیدن تو 

رختخواب رو ببینم٬هرکی دیده واسه منم تعریف کنه 

 

ادامه مطلب ...

تقلید صدا

  

پیش عذر نوشت: دوستان عزیز این روزا یکم مشغله ام زیاده(یاد آهنگ مشغله دارم_ طالب زاده افتادم.حتما گوش کنی،جای برادری قشنگه البته آهنگش) واسه همین شرمنده که کمتر میتونم خدمتتون برسم.ایشاا... تو عروسیاتون جبران کنم 

 

بعضی روزا موقع ناهار(جاتون خالی) از بی امکاناتی و نبود هیچ رسانه دیگری 

مجبور میشم تلویزیون میلی خودشون رو ببینم 

هر روز موقع تناول غذا شبکه ۳ یه جوون با تریپ ضایع و اند مثبت میاد با یه 

روحانی ترگل مرگل صحبت میکنه 

ملت بیکار هم زنگ میزنن و پیامک میدن و سوالاتشون رو مطرح میکنن  

البته یه سری بیکار هم مثل من هستن که فقط نگاه میکنن یا  

دنبال سوژه واسه پستشون میگردن

به سوال یه بنده خدا توجه کنید: 

حاج آقا من جوانی هستم بیکار که هیچ درآمدی ندارم واسه همین به جوونهای مردم از نوع مذکر

زنگ میزنم و صدای دخترانه در میارم و از این طریق ازشون شارژ میگیرم و  

درآمدی کسب میکنم.میخوام بدونم این پول حلاله یا حروم؟ 

 

حاج آقا قیافه اش شد مثل موجودی که در گل گیر کرده و داشت واسه پیدا کردن جواب له له میزد 

البته شایدم داشت افسوس میخورد که چرا این راه به ذهن خودش نرسیده 

حاج آقا راهکارهایی داشت واسه این جوون البته من کاری به این راهکارها ندارم و خودم  

میخوام روشهایی رو ارائه کنم تا این بنده خدا مشکلش حل بشه 

 

 

ادامه مطلب ...