پیامک پروانه ای

چند روز پیش یه پیامک برام اومده با این مضمون: 

مهندس محترم 

با توجه به نامه شماره ۱۶۴۶۹ سازمان امور مالیاتی کشور٬مهندسینی که با پروانه حقیقی مشغول به کار هستند از مالیات بر ارزش افزوده معاف می باشند. 

این پیامک حاوی چند تا مطلب ـ که بعلت آسایش شما فقط تیتروار اشاره میکنم: 

۱-چه عجب یکی بدون اینکه چشم داشتی داشته باشه به ما گفت مهندس٬اونم مهندس محترم

۲-بالاخره یکی فهمید که به ارزش ما افزوده نمیشه تازه روز به روز هم از ارزشمون کم میشه 

۳-خوش به حال مهندسینی که پروانه حقیقی دارن تا باهاش کار کنن.جدیدا ایمیل اومده که پروانه برات میفرسته عین هلو.مشخصاتش رو شرح داده با عکس!!! 

۴-خودمون رو کشتیم معافی بگیریم از خدمت سربازی نشد که نشد.حالا که رفتم خدمت و کارت پایان خدمت رو گرفتم میگه معافی.معافی بخوره تو سرتون 

پی نوشت:عکسهای سفر یادم  نرفته حتما در اولین فرصتی که بتونم آپلودشون کنم.یه فیلمی تو پارسه گرفتم که  خودم خیلی دوسش دارم ولی حجمش خیلی زیاده میخوام فایل صوتیش کنم بععععععععد 

اون میگه........من میگم

-تمجید پناهیان از راه اندازی صفحه ای در فی.س بوغ جهت تبلیغ شخصیت امام هادی-لینک

قربان ف.یل-ت.ر شک-ن خوب داری بیا دورهم یه چرخی تو نت بزنیم.ماستش رو هم من میارم 

-استقبال نمایندگان مجلس از سریال «چک برگشتی»-لینک 

اگه چک وصول میشد ببین چقدر استقبال میکردن 

-5 سال زندان برای یک مفتی سعودی به دلیل پیشنهاد تخریب کعبه جهت جداسازی زنان از مردان در هنگام طواف-لینک 

 میگم بخاطر بحث جداسازی ۵ میلیون تشویقش میکردید.مگه اونا کمیته انظباطی ندارن؟

-ورود شورای عالی سینما به مسأله فساد اخلاقی-لینک  

آقایون یه جایی هم واسه من باز کنید منم دوست دارم وارد شم.خب منم دل دارم دیگه 

-زمان ارزان شدن قیمت مرغ مشخص شد-لینک

اگه لطف کنن مکانش رو هم اعلام کنن ممنون میشم-همون مهدیه تهران ـ؟ 

شایدم سر همون کوچه که گوجه هاش ارزونه 

-فیلمبردار سریال حیرانی:تماشاچی عام بهتر است برود آبگوشت و قرمه سبزی‌اش را بخورد و سریال‌های آبکی شبکه‌های دیگر را ببیند-لینک 

چی؟آبکی؟کو؟کجاست؟ماست و چیپس رو کدوم شبکه میده؟

قربون دستت اگه داری پک ۸ سریال خانه داران مصمم رو بده کنار قرمه سبزی  و آبکی خیلی میچسبه. 

-اح.مد-ی نژاد:جاعلان نام خلیج‌فارس هیچ تمدنی ندارند-لینک 

جاعلان تمدن ایران چی ندارن؟  

ایران رقیب شل میشود-لینک 

بله ایران خودرو و سایپا هم رقیب بنز و بی ام و میشن 

اون که دکتر بود٬اون دیگه چرا؟

بشر آفریده شده واسه اشتباه کردن 

یه سریا اشتباهات جدید رو مرتکب میشن که این جای امیدواری داره 

میشه گفت اینا از تجربیات دیگران درس گرفتن و دنبال اشتباهات جدید رفتن 

ولی بعضیا عادت دارن اشتباهات خودشون یا دیگران رو تکرار کنن 

نمونه بارز این افراد حاج فتل ـ یعنی همون فتح ا... زاده مدیر عامل اون تیمیه که نمیخوام اسمش رو ببرم ولی اگه نشونی بخواهید باید بگم همونایی که تو آزادی برای اولین بار در تاریخ ایران به یه تیم اماراتی باختن.متوجه نشدید؟بابا همون تیمی که تو ۱۰ دقیقه ۳ تا گل میخوره دیگه

ایشون تیمش تا اواخر فصل صدرنشین لیگ میمونه بعد یهو 

دقت کنید یههههو هوس میکنه زنگ بزنه به قلعه نویی و بخواد سال بعد بیاد تیمش 

اونوقت تیمش میره تو حاشیه و مثل همیشه جام رو از دست میده 

آخه آدم یه اشتباه رو چندبار تکرار میکنه؟ 

جریان شتر رو شنیدید؟ 

نه منظورم دیه شتری نیست 

اون شتری رو میگم که دم هر خونه ای میشینه شایدم میخوابه

و حتما این جریان رو شنیدید: 

به یه بنده خدایی میگن فلانی مرد 

میگه اون دیگه چرا؟اون که دیپلم داشت 

خوب وقتی این دو تا روایت رو بزاری کنار هم نتیجه میشه این: 

یه آدمی که اصلا انتظارش رو نداری.....: 

۱-شتره دم خونه یه بنده خدایی سرپا وایستاده 

۲-شتره که دیپلم داشت میخواست بره کنکور بده ولی دم خونه یکی خوابید و به کنکور نرسید 

۳-شتر دیپلمه دیگه دم خونه نمیشینه باید ببرنش تو خونه رو مبل بشینه 

۴-کسی که دیپلم داشته باشه حتما شتر دم خونه اش میخوابه 

. 

. 

. 

قبل از اینکه اون خبر مهمه رو بدم بد نیست مساله ازدواج در آقایون رو یه بررسی اجمالی بکنیم 

اصلا پسرا واسه چی ازدواج میکنن؟ 

اینجا سعی میکنم تیتر وار به چند تا دلیل اشاره کنم و بگذرم: 

۱-آقایون بعد از اینکه دوران دبیرستان رو پشت سر میزارن اغلب به دانشگاه میرن و بعدشم به خدمت سربازی.شاید هم بعد از دبیرستان مستقیما برن خدمت.بعد از همه اینا اگه شانس داشته باشن میرن سرکار.تو این مرحله دوران خوبی رو پشت سر میزارن.پول در میارن و با رفقا میرن گردش و تفریح و درست تو همین تفریحات با یه دختر خانوم خوش بر و رویی مواجه میشن و در دام عشق گرفتار و... 

۲-در همون مرحله تفریحات با دختر خانومی بصورت کاملا تصادفی برخورد میکنن.مثلا دارن تو خیابون میرن که جزوه های درسی خانوم میریزه روی زمین و پسر در نقش پتروس اونا رو جمع میکنه و تحویل بانوی گرامی میده.دختر هم لبخندی تحویل آقا پسر میده و تشکر میکنه.در تمامی این موارد بعد از این مرحله آقا پسر تو رودرواسی گیر میکنه و با خانوم ازدواج میکنه 

۳-کلا انسانها نسبت به نسل قبل از خود تفاوتهایی دارن.از نظر پوشاک٬اخلاق٬منش و... 

یکی از مهمترین این اختلافات در مورد خورد و خوراک ـ 

مثلا نسل قبلی اشکنه و آبگوشت و کشک بادمجون و... دوست داشتن ولی نسل جدید خوراکش شده پیتزا و بیف استراگونف و استیک و هات داگ و چیز های داغ دیگه

حالا شما تصور کنید پسر در خانه پدری چه میکشه.ایشون برای فرار از غذاهای قدیمی تن به ازدواج میدذه تا از منوهای جدیدی که همسر محترم تدارک میبینه غذای مورد علاقه اش رو انتخاب کنه 

البته بعد از مدتی میفهمه که از این خبرا نیست و باید چراغ دستش بگیره و تو تاریکی دنبال همون اشکنه بگرده 

۴-پسره یه دفعه چشم باز میکنه میبینه هرکی دور و برش بود ازدواج کرده.یعنی میبینه از قافله عقب افتاده.اینجوری میشه که ۲ روز میره سر کوچه وامیسته تا مقدمات عروسی رو فراهم کنه!! 

۵-کلا ایرانی جماعت(شایدم همه مردم دنیا) ۲تا خصوصیت بارز دارن:کلید کردن به کسی و جو گیر شدن 

تو این فقره فک و فامیل به پسر مظلوم گیر میدن دیگه سنی ازت گذشته و داری پیر میشی زود باش زن بگیر دیگه.پسر بنده خدا هم غافل از اینکه این جماعت فقط هوس غذای مفت کردن و قر تو کمرشون خشک شده٬جوگیر میشه و میره زن میگیره 

اگه همینجور به حرف مردم گوش بده سر ۹ ماه یا باید بچه تحویل بده یا اینکه نشونی دکتر درمان نازایی بگیره 

۶-بعضی از آقا پسرا هم هستن که هیچ هنری ندارن.نه کاری نه سوادی نه زندگی ای ولی قدرت تخیل و خالی بندی زیاد دارن و البته پرحرف هم هستن.اینا هم زود اقدام به زن گرفتن میکنن تا یه نفر رو داشته باشن تا مدام براش از رویاهاشون بگن.مثلا بگن تصمیم دارن جانشین بیل گیتس بشن یا یه روزی بالاخره همه میفهمن اون اولین نفری بوده که رفته فضا! 

۷-گروهی از آقا پسرا هستن که خسته شدن از بس با دوستاشون رفتن کوه٬سینما٬پارتی٬سفر 

خسته شدن تا صبح با دوستان بیدار باشن و بگن و بخندن 

خسته شدن هیچکی ازشون نمیپرسه روزا چکار میکنی؟شبا پیش کی میری؟چرا تلفنت رو جواب نمیدی؟کلا چرا؟ 

اینجوری میشه که میرن وازدواج میکنن 

۸-گروهی از آقایون هستن که به خرافات عقیده دارن.یعنی شنیدن یکی گفته ما نیمه گمشده داریم  و باید اون نیمه رو پیدا و خودمون رو کامل کنیم.پیدا کردن اون نیمه گم شده همانا و گم شدن هرآنچه در دوران کار و سگ دوزنی اندوخته اند همانا 

حالا بازم برو دنبال نیمه گمشده ات برو تا... 

۹-چشم و هم چشمی 

اصلا چه معنی داره اون زن داشته باشه و من نداشته باشم؟اصلا چه معنی داره وقتی تو همه چی چشم و هم چشمی میکنیم تو این یه مورد نداشته باشیم؟ 

۱۰-کلا هم موارد رو میشه تو این مورد خلاصه کرد: 

هروقت پسرا همه چیزشون مهیا باشه:تحصیلات و کار و خونه و ماشین و فلان و بهمان یعنی عیششون نوش باشه یعنی خوشی بزنه زیر دلشون میرن زن میگیرن 

از ذکر باقی موارد به دلایل متعدد معذورم الکی هم اصرار نکنید  

ای بابا بازم از بحث منحرف شدم 

اون دو تا روایت اول رو که کنار هم بزاری یعنی یه بنده خدایی که انتظارش رو نداشتی ازدواج کرده 

راحت تر بگم یعنی یه دکتری به جمع مرغ ها پیوسته 

بازم ساده تر بگم اینکه جناب دکتر مهدی خان عجمی که در مسابقات تلویزیونی حضور فعالی دارند٬مزدوج شدن  

 ایشون از من خواستم تا اسم بچه هایی که تمایل دارن به عروسیشون تشریف بیارن یادداشت کنم پس هرکی عروسی میخواد همینجا اعلام کنه 

الان یه سوالی برام پیش اومده:  

مهدی خان که دکتر بود.اون دیگه چرا؟!!!    

پی امید نوشت:دختر خانوما نگران تمام شدن پسرانی که یه کسی میزنه پس کله شون یا مغز یه جانوری رو میخورن و زن میگیرن نباشن چون طبق آخرین تحقیقات محققان مردان تا ازدواج نکنن عقلشون درنمیاد

پی برائت و پی وعده نوشت:من همینجا با صدای بلند اعلام میکنم که غلط کردم این پست را نوشتم.فکر نکنید ترسیدما.به این عمل من میگن حفظ کانون گرم خانواده 

به همه بانوان این وعده را میدم که همچین پستی برای دختر ها هم بنویسم و دلایل ازدواج اونا رو هم بازگو کنم 

من اومدم ... یاالله

به نظر شما آدمی که کله سحر از خواب بیدار شده و بعد از گذراندن یه روز شلوغ پلوغ  

.

در ساعت 3:30 دقیقه بامداد صلاحیت نوشتن پست رو داره؟  

.

اونم پست تولد  

..

گفتم چه آزاریه همون پست پارسالی هست دیگه 

. 

تازه طریقه به دنیا آمدن بنده حقیر که فرقی با پارسال نکرده  

.

بعدشم کی وقت میذاره بخونه؟خداییش خود شما میخونی؟  

.

اگه اهل خوندنی بفرما این شما و اینم من:  

.

کسی اینجا هست که فکر کنه من مردم آزار نیستم؟ 

اگه هست حتما پست تحلیلی من درباه عکسها و نقاشیها و عکس چشم ها رو نخونده 

البته یکم هم دچار خودآزاری هستم که باز هم در نوشته هایم مشهوده 

امروز میخوام یه موردی رو ذکر کنم که اگه کمی درباره مردم آزاری من شک دارید برطرف بشه    

 

(ببینید چقدر من نازم)

 20 سال پیش درست روز ۱۳ فروردین بود 

چند ماهی از وقتی که فکر میکردیم پیروزی شکوهمندی نصیبمون شده میگذشت 

البته میدونید اگه فکر کنید خاندان ما جز افتخارکنندگان بودن 

اصلا هرکی همچین فکری کرده همین الان بزنه یه وبلاگ دیگه  

دوباره زدم جاده خاکی 

همه خانواده جمع شدن و واسه در کردن نحسی ۱۳ راهی دشت و دمن شدن 

تا ظهر کلی واسه خودشون تفریحات مجاز کردن و کیفور شدن 

ناهار را هم زدن تو رگ 

فکر نمیکنم جوجه خورده باشن آخه خاندان ما دل رحم هستن و دلشون نمیاد جوجه رو بخورن 

خیلی همت کنن مرغ بخورن 

بعد از ناهار هم یه چرتی زدن و بعد چای رو نوش جان نمودن 

من هرچی صبر کردم دیدم اینا خونه برو نیستن 

گفتم الانه که همه عزم برگشت کنند و این پدر و مادر ما در ترافیک گیر بیفتن 

پس راه چاره را در این دیدم که زنگ خطر رو به صدا در بیارم

اینجوری که شد که فک و فامیل بار و بنه رو جمع کردن و عازم بیمارستان گشتن

اینگونه شد که کورش تمدن در این روز تاریخی قدم رنجه فرمود و 

جهان رو به قدوم خودش مزین فرمود 

باشد که عالمیان از وجود ما بهره ببرند و مستفیض گردند از اینکه با ما در یک دوره زیسته اند 

خودمونیم اینکه تولد آدم تو فروردین باشه خیلی خوبه.احساس میکنم با سال جدید منم دوباره متولد میشم

امیدوارم در این سال جدید هم از نعمت داشتن دوستان خوب بلاگستانی محروم نشم

پی تشکر نوشت1:امشب راحت روی مبل نشسته بودم و داشتم برای مهمونا خالی بندی  

.

میکردم که هلیا بانو فرمودن باید تشریف ببرم و از داخل ماشین یک عدد سی دی برای ایشان  

.

بیاورم مدیونید اگه فکر کنید در عیان یا خفا زیر لب چیزی زمزمه کردم.مثل بچه آدم کله مبارک رو  

.

انداختم پایین و رفتم دنبال محموله.هرچی گشتم چیزی پیدا نکردم.دست از پا درازتر راه افتادم  

.

بالا.خودم رو آماده کردم واسه مقداری غر زدن.درب که باز شد دیدم برق رفته.همچین که رفتم تو  

.

دیدم بله بنده فرستاده شده بودم دنبال نخود اونم از نوع سیاهش  

.

کیکی روی میز بود و دستی و سوتی و ....  

.

بله به همین راحتی بنده وارد 20 امین سال زندگیم شدم  

.

ممنونم از هلیا بانو،محمد جواد خان و همسر محترمشان  

.

معمولا وقتی واسه کسی میخوای هدیه بگیری میبینی اون چه چیزی احتیاج داره.یعنی کلی  

.

میگردی تا بفهمی در چه زمینه ای مشکل داره،بعد یه چیزی براش میخری تا بهش کمک کنه  

.

امشب مشخص شد بنده از نظر جسمانی و فرهنگی دچار مشکلم  

.

آقا محمد و همسرشون لطف فرمودند و 2 جلد کتاب به بنده هدیه دادند تا یکم از نظر فرهنگی  

.

سطحم ارتقا پیدا کنه  

.

ایشاا... که ناامیدشون نکنم و به همین زودی نتیجه این عملشون رو ببینند  

.

عکس هدیه هلیا بانو رو هم به پیوست میزارم.تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.شما  

.

دوستان اکثرا عکسی از بنده ندیدید پس قطعا اطلاعی از هیکل من هم ندارید ولی همین عکس  

.

به شما نشون میده که چقدر از نظر تناسب اندام دچار مشکل هستم.اونقدر که هلیا بانو  

.

خواسته  باشگاه را به منزلمون بیاره.بسیار بسیار ممنونم 

.

از همینجا به تمامی دوستان و علاقه مندان به ورزش جهت ثبت نام در باشگاه پهلوان کورش 

.

دعوت بعمل میارم.  

.

من تمامی تلاشم بر اینه که واسه سال آینده چند تا نماینده از طرف بلاگستان تو مسابقه قوی 

.

ترین مردان داشته باشیم.(خانوما فعلا برن مشکا شرعی رو حل کنند بعد من در خدمتم)در بین 

.

دوستان هستند کسانی که استعداد شرکت در این مسابقه رو دارن فقط 2 مشکل وجود داشت  

.

که اونا هم حل شد: 

.

یکی امکانات که به حول و قوه الهی و لطف هلیا بانو فراهم شد دیگری هم یه مربی خوب و 

.

اینکاره  که من در خدمت دوستان هستم.مدارک مورد نیاز جهت ثبت نام متعاقبا اعلام میشود   

   

.

پی تشکر نوشت2:از بابک خان گل گلاب رفیق گرمابه و گلستان نهایت تشکر رو دارم  

.

چیه چرا اینجوری نگاه میکنید؟تو گرمابه کاری برام نکرده تشکرم بابت پست تبریک تولده  

.

منظورم اینه    

.

بابک جان من لایق اینهمه لطفی که بهم داشتی نیستم.اگه خوبی میبینی حتما خوبی کردی و 

.

لاغیر(خواهش میکنم درست بخون تا حرف در نیاد)  

.

بابک خان اینکه تبریک گفتی هیچی از بار مسئولیتت کم نمیکنه،یعنی من هیچ جا نمیرم  

. 

همینجا هستم منتظر کادوهات اینجا نشستم.البته میتونم بیام خونه تون بگیرم  

.

راستی درباره برابری کفه های ترازو یه چیزایی گفته بودی،آخه به نظرت اگه من و تو روی 2 کفه 

. 

ترازو بشینیم 2 کفه با هم تراز میشن؟؟؟؟؟!!!!!!!  

.

بازم ممنون خیلی لطف کردی  

.

از همه دوستانی هم که لطف کردن تبریک گفتن و خواهند گفت تشکر میکنم.ایشاا... قسمت 

. 

خودتون بشه 

.

پی وعده سر خرمن نوشت:جای همه دوستان خالی امسال سفر بسیار خوبی داشتیم به دیار 

. 

یزد و شیراز.ایشاا... به زودی با یه سفرنامه مصور در خدمتتون خواهم بود

۳...۲...۱...بوووووم

ساعت ۷:۳۰ 

موبایل زنگ میخوره  

چند روزه درست و درمون نخوابیدم شاید شبی ۲ تا ۳ ساعت 

میخوام دو تا بد وبیراه نثار گوشیم بکنم که 

یادم میفته خودم زنگ موبایل رو تنظیم کردم 

یادم میفته که حدود ۱ ساعت دیگه سال ۹۰ تموم میشه 

سال ۹۰ با همه خوبی ها و بدی هاش میره و 

سال ۹۱ میاد با یه سری اتفاقات ناشناخته  

هلیا هم غر میزنه که زود صبح شده  

ولی وقتی میفهمه ۱ ساعت وقت داریم مثل فنر از جاش میپره 

هر کدوم مشغول کاری میشیم 

ما عادت داریم هرسال از زمان تحویل سال فیلم بگیریم 

دوربین رو روی صندلی تنظیم میکنم 

قرآن و دیوان حافظ بدست از اتاقم میام بیرون که هلیا با صدای بلند میگه 

۷   ۶   ۵   ۴   

حالا دیگه منم کنارش توی کادر نشستم 

با هم میگیم 

۳   ۲   ۱   

ایندفعه یادم میمونه که بعد از سال تحویل نرم تو تلویزیون و اطرافیانم رو فراموش نکنم 

مراسم بعد از سال تحویل رو بجا میاریم  

روبوسی 

خواندن قرآن 

گرفتن فال حافظ 

تبادل هدایا 

و توقف ضبط و اضافه شدن یه فایل دیگه به آرشیو سالهای تحویل 

. 

. 

. 

سال ۹۰ تموم شد با همه اتفاقات ریز و درشتش 

یه سری از اتفاقات با تموم شدن سال اثرشون هم از بین میره 

بعضیا هم ردشون تا سالها باقی میمونه 

مهم اینه که حکمت اتفاقات رو بفهمیم 

. 

. 

.  

سال ۹۱ رو به همه دوستان و عزیزان تبریک میگم 

امیدوارم سال خوبی داشته باشید 

آرزو میکنم نوروزی که پیش رو دارید آغاز روزهایی باشد که آرزو دارید 

شرمنده که نمیتونم تک تک خدمتتون برسم و تبریک عرض کنم  

. 

. 

. 

احتمالا امشب بریم سفر 

یزد و شیراز و .... 

جای همگی رو خالی میکنم 

راستش برای رفتن به شیراز خیلی هیجان دارم 

واسه من که عاشق دیدن آثار باستانی ام حتما شیراز بهترین گزینه ست 

حس غروری که دفعه قبل بعد از دیدن مقبره کورش و تخت جمشید بهم دست قابل توصیف نیست 

ایشاا... قسمت همه دوستان بشه 

. 

. 

.